گل نترسیده اگر باد خزان هست هنوز

در سر داس و تبر ها هیجان هست هنوز

گل نمی ترسد و می خندد و می داند عشق

بر تن زخمی هر سرو جوان هست هنوز

غزه ! هر چند مهمات فراوان دارند

غم نخور ، در کف تو تیر و کمان هست هنوز

غم نخور ، تیر و کمان هم برود از دستت

سنگ ، سرمایه رزم پدران هست هنوز

می رسد دوره ی پیروزی خون بر شمشیر

می رسد باز ، بپاخیز ، زمان هست هنوز

خانه ها گرچه به ویرانه بدل گشت ولی

قدس ، آن خانه ی خورشید نشان هست هنوز

ماهیان را اگر از رود به تنگ آوردند

در دل زخمی دریا جریان هست هنوز

اعتنایی نکند هیچ کسی ، در عجبم

ذره ای عاطفه در قلب جهان هست هنوز ؟

شب به شب کوچه  ای از داغ به خود می پیچد

مانده ام اینکه نگاهی نگران هست هنوز !

با لب روزه اگر سخت شده جنگ چه باک

جمعه ی آخر ماه رمضان هست هنوز