حرم گرید برای رحمة للعالمین
فضای مکه دارد ماتم بانوی دین
نشسته فاطمه در غربت بی مادری
گرفته گرد غم آیینه ی پیغمبری
چراغ محفل آل پیمبر شد خموش
بنالد فاطمه از غم که مادر شد خموش
خدیجه رفت و شد صدیقه اطهر یتیم
نبی سر در گریبان ،آل پیغمبر یتیم

سلام بر مکه و خاطراتی که از خدیجه کبری(س) دارد...
سلام بر تربت پاکی که مادر دوازده امام معصوم(ع) را به آغوش گرفت...
سلام بر آن چهره ی ملکوتی که موجب آرامش پیامبر خدا(ص) میگردید...
سلام بر اولین زن مسلمانی که در رحلتش رسول خدا(ص) اشک میریخت...
آری، در چنین روزی پیامبر اسلام(ص) یکی از بهترین و باوفاترین یارانش را از دست داد...

مظلومه یار من بودی بهار من
با رفتنت رود دار و ندار من
رفتی و بعد تو زهرا شده غمین
سوزد به شمع من پروانه ی حزین
در کنج خانه ی تو شمع شبانه تو
دخت یگانه تو گیرد بهانه ی تو

یا رسول الله(ص)، ما که در اون روز غربت نبودیم به شما تسلیت بگیم...
اما امروز سلام و تسلیت مارو بپذیر و از جانب تمام عزاداران حضرت خدیجه(س) به حضور آن حضرت سلام برسان...
 
 
خدیجه در سن شصت و پنج سالگی، سه سال پیش از هجرت در ماه رمضان وفات کرد و هنگامی که جان می‌داد، رسول خد بر او وارد شد و فرمود: «مرا آنچه می‌بینم ناگوارست و شاید خدا در ناگواری، خیری بسیار قرار دهد»
و چون خدیجه وفات کرد، فاطمه می‌گریست و به رسول خدا می‌گفت: مادرم کجاست؟ پس جبرئیل بر او فرود آمد و گفت: به فاطمه بگو که خدای متعال برای مادرت در بهشت خانه‌ای از درٌ و گوهر بنا کرده است که رنج و داد و بیدادی در آن نیست. و او در کنار آسیه و مریم است.
آری خدیجه، همان بانوی پاک‌دامن و مهربانی بود که امیرالمؤمنین علی (ع) در وصف او این چنین می‌سراید: «هان ای دو چشم من، باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید، خدا این گریه و این باران اشک را در سوگ دو یار خدا، کار اسلام و قرآن و دو پشتیبان بی‌همانند پیامبر آزادی و عدالت بر شما مبارک سازد... پیشتازترین زن در راه آزادی بود و با پیامبر نماز گذارد و به نیایش نشست، باران اشک فرو بارید. بر همان بانوی خود ساخته و پاک روش و پاک منشی که خدا خیمه و سرای او را پاک و پاکیزه ساخته است».
 
شیخ طوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافه، 1414قمری.ص 175.