اصحاب امام حسین(ع)-جناب حر ریاحی

اصحاب امام حسین(ع)-جناب حر ریاحی

 

یوسف زهرا! ز شما پُر شدم

تا که اسیر تو شدم حُر شدم

از دل دشمن به سویت پر زدم

آمدم و حلقه براین در زدم

آمده ام تا که قبولم کنی

خاک ره آل رسولم کنی

حرّ پشیمان تو ام یا حسین

دست به دامان تو ام یا حسین

یک نگه افکن همه هستم بگیر

ای پسر فاطمه دستم بگیر

روز نخستین به تو دل باختم

در دل من بودی و نشناختم

دست نیاز من و دامان تو

کوه گناه من و غفران تو

ناله ی العفو بُوَد بر لبم

تا صف محشر خجل از زینبم

روی علی اکبر تو دیدنی است

دست علمدار تو بوسیدنی است

مهر تو کُلّ آبروی من است

هستی من خون گلوی من است 

چه می شود کشته ی راهت شوم؟

خاک قدم های سپاهت شوم؟

حرّ ریاحی به درت آمده

فطرس بی بال و پرت آمده

با نگه خویش کمالم بده

وز کرم خود پر و بالم بده

بال من از تیغه ی شمشیرهاست

سینه ی تنگم سپر تیرهاست

مقتل خون، اوج کمال من است

تیر محبت پر و بال من است

بال بده، فطرس دیگر شوم

طوطی گهواره ی اصغر شوم

اصحاب امام حسین(ع)-جناب جون و حر ریاحی

اصحاب امام حسین(ع)-جناب جون و حر ریاحی

 

رو سیاهی که می رسد اینجا، عاقبت روسپید خواهد شد

سیب می بوید و کنار حسین، در نهایت شهید خواهد شد

هرکه گندم نداشت خوشه ی او، هر که خالی ترست توشه ی او

خرمنش می شود پر از برکت، کوله اش پر امید خواهد شد

انس با همنشین اثر دارد، باید از شیشه عطر بردارد

آن گلی که کنار گل باشد، مست بویى جدید خواهد شد

معجزه کار کوچکی اینجاست، از همه نوع آن یکی اینجاست

ظاهر آلوده ای به دست حسین، یوسف زر خرید خواهد شد

هرکه چشمش به چشم او افتاد، دل به دام ولایت او داد

صبح خیمه، شقی اگر بوده، ظهر میدان،سعید خواهد شد

جون و حرّاند هر دو جانبازش، این یکی بنده آن دگر آزاد

این یکیشان صدوق خواهد رفت، آن یکیشان مفید خواهد شد

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی

از جاده های روشن فردا بیایی

دوری تو بغضی نشانده در گلویم

ای كاش میشد یا بمیرم یا بیایی

دارد توسل میکند چشمان خیسم

ای حاجت روز و شب دنیا بیایی

پیچیده شد کار تمام شیعیانت

باید برای رفع مشکل ها بیایی

دیشب دعا كردم برای دیدن تو

دیشب غزل گفتم ردیفش با بیایی

امشب دخیلم برعموجانت اباالفضل

شاید میان روضه ی سقّا بیایی

در انتظار تو تمام لحظه ها را

آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی

امام حسین(ع)-مناجات روز عاشورا

امام حسین(ع)-مناجات روز عاشورا

 

دل من اگه نخونه، برا تو غزل ترونه

خودش اینو خوب میدونه، نباید دیگه بمونه

از خدا همیشه می خوام، که تو رو ازم نگیره

بکشه همیشه از دل، آتیش غمت زبونه

من یقین دارم که هر کس، برا تو روضه میگیره

دست مهر مادر تو، زده رو دلش نشونه

هرکسی میون روضه ت زمزمه داره دمش گرم

دعا خونه مادر تو برا هر کی نوحه خونه

هوا سرد سرده امّا، دل به یاد تو بهاره

تو رگای سینه زن هات، خون حنجرت روونه

هرکسی آتیش بگیره، میون روضه ی داغت

اونو آتیش جهنّم، نمیتونه بسوزونه

دل اهل آسمونا، همه روزه بی قرارت

شاهدم تنگ غروب و... رنگ سرخ آسمونه

ملکوتیا میمیرن، برای لبای خشکت

گل زخم و ذکر یا رب... زده از لبت جوونه

گرگا دورتو گرفتن... مادر تو ناله می زد

یوسف تشنه لب من! توی چاه پُرِ خونه

تنتو طواف کردن، نیزه دارای سواره

بگم آخرش رو یا نه... باقی روضه بمونه

زینب و با دست بسته، بعد تو اسیری بردن

دختر شیرخدا رو تا کجا برده زمونه!

با کبودی نگاهش، دخترت ازت میپرسید

چی شده لبت کبوده، جای چوبه خیزرونه؟!

امام حسین(ع)-شهادت

امام حسین(ع)-شهادت

 

برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد

صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد

نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان

سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد

سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها

نوشته اند چه بر روزگارتان آمد

نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم

چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد

سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود

سه بار حرمله هربار با کمان آمد

نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد

اگر غلط نکنم عرش در فغان  آمد

نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا

بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد

بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی

بریده باد زبانم ولی سنان آمد

بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی

به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد

بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی

میان هروله زینب دوان دوان آمد

یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی

یکی به قصد تبرک عصازنان آمد

هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک

رسید خولی و در دشت بوی نان آمد

برای بردن انگشتر غنیمتی ات

همین که غائله خوابید ساربان آمد

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

قطره ای ام که زدم بر لب دریا لب را

باز کردم به ثنا گوییتان تا لب را

مردگان زنده نگردند تعجب دارد

چونکه تر کرده به نام تو مسیحا لب را

روی دستان علی ع بودی و آرام گذاشت

روی پیشانی تو ام ابیها لب را

با رفیقان خودش مانده چه گوید فطرس

چشم و ابروی تو را شرح دهد یا لب را

هر چه در جام نبی بود به جان تو چکید

تا به انگشت رساندی به تقلا لب را

شاعر از مدح رسیده به سری که بر نی

آیه میخواند و مردم به تماشا لب را

"اَم حَسِبتَ . . . عَجَباً" کهف کجا ؟کرببلا؟

تشنگی کرده چنین پر ترک آیا لب را

آب را روی تو بستند ولی در واقع

بست بر آب روان حضرت سقا لب را

این که دندان تو را سنگ شکسته یعنی

بعد پیشانی و ابروی تو حتی لب را

تکه های بدن اکبر خود را جُستی؟

کرده ای در وسط معرکه پیدا لب را؟

گوش تا گوش علی پاسخ "هل من ناصر"

حنجرش کرده به لبیک ز لب وا لب را

چه کند در تهِ گودال اگر نگذارد

روی رگهای گلو زینب کبری لب را

خیزران شد قلم شاعر "كَأ ساً ناوِل"

تا به املاء جدیدی کند انشا لب را

ای سه سالست که با غصه نوازش میکرد

گیسوی سوخته را ، چشم ترت را ، لب را

عده ای آمده از غارت معجر گفتند

بهتر آنست بدوزند در اینجا لب را

آرزوی شب و روزم به خدا این شده است

برسانم به کف صحن تو آقا لب را

حضرت رقیه(س)-شهادت

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

می کُشد بابا مرا چشم ترت از یک طرف

دیدنِ مویِ پر از  خاکسترت از یک طرف

خشکیِ لبهات از یک سو مرا بیچاره کرد

نا مرتب بودنِ موی سرت از یک طرف

بودنِ سر با چنین وضعی ز یک سو می کُشد

قصۀ تلخ نبودِ پیکرت از یک طرف

بابت رنجِ دو مطلب عمه خیلی گریه کرد

پیرهن از یک طرف انگشترت از یک طرف

دوریت از یک طرف بابا مرا می داد عذاب

 خجلت و شرمندگی از خواهرت از یک طرف

گیسوان درهمت از یک طرف جانم گرفت

حالت رگهای سرخ حنجرت از یک طرف

از روی نیزه دوتایی سایبانم بوده اید

تو خودت از یک طرف آب آورت از یک طرف

هر کجا از قافله جا مانده بودم ، ناجی ام-

خواهرت از یک طرف شد مادرت از یک طرف

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

عاشقت غیر از این دعا نکند

از تو من را خدا جدا نکند 

جز شما از همه جفا دیدم

جز شما هیچکس وفا نکند 

دامن تو گرفته دستم را

بسپارش مرا رها نکند 

کور می میرد آنکه فکر کند

مجلست کار کیمیا نکند 

عاشق تو گرسنه هم مانَد

وعده ی روضه را قضا نکند 

به خداوند هیچ پلک تری

حق داغ تو را ادا نکند 

کاش می شد برات می مردم

روضه و گریه اکتفا نکند 

تا شدی نصف روز، کاش کسی

اینچنین با "غریب" تا نکند 

کاش اگر آسمان زمین افتاد

چکمه بر آن برو بیا نکند 

خواب دیدم تو بی کفن بودی

من کفن داشتم؛ خدا نکند 

پسر دختر حبیب خدا

تو کجا و حصیر کهنه کجا؟

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

هر که از دل نوکریِ کویِ هیات می کند

سینه ی خود را پر از نور ولایت می کند 

پادشاهی، نوکری خاندان مصطفی ست

نوکر این خانه بر تن رخت عزت می کند

آدم این جا خاکبوس عرش رحمن می شود

در سرای اهل بیت عرض ارادت می کند

آنکه هیات را به پول و شهرت و قدرت نداد

فاطمه دنیا و دینش را ضمانت می کند 

در قیامت قیمتی تر چیست غیر از یاحسین

قیمت یک "یاحسین" آن جا قیامت می کند

هیاتی با هیاتی همچون زهیرند و بُریر

یک حسینی با حسینی ها رفاقت می کند 

ای که بی ذکر حسین و روضه اش جان می دهی

حضرت زینب به تو خیلی محبت می کند 

هر که سهمی دارد از مهر حسین بن علی

سهم نوکر را فقط عباس قسمت می کند 

دست هایش را جدا کردند از پیکر اگر

چشم هایش از حرم دارد حمایت می کند 

حرمله تاثیر چشمش را به تیری تار کرد

چشم او را دور دیده شمر جرات می کند

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

غم اگر هست در دلم غم توست

همه ی سال من محرم توست

تو به این چشم ها نظر داری

که حسینیه های اعظم توست

شهر الوده از تباهی ها

سایه سارش نسیم پرچم توست

پشت پلک فرشته های خدا

چشمه در چشمه اشک زمزم توست

روضه ات را همیشه می بارم

با همین اشک ها که مرهم توست

موج در موج گریه ام وقتی

روضه ی سخت اخرین دم توست

زودتر کاش خواهرت برسد

ساربان در خیال خاتم توست

اه ای غیرت قبیله ی عشق

چشم نامحرمان به محرم توست

زخمی نیزه های دین داران

مادرت روضه خوان ماتم توست

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

ای گریه بر تو مایه ی آرامشم حسین

نازتو را به جان ودلم می کشم حسین

با اشک روضه صبح من آغاز می شود

خیس است هرشب ازغم تو بالشم حسین

ای کاش مستجاب نگردد دعای من

غیر از زیارت است اگر خواهشم حسین

من ابربغض های فروخورده ام, که شد

نام تو بهترین سبب بارشم حسین

در این محیط فتنه و جنجال ها فقط

در زیر پرچم تو در آسایشم حسین

اندازه ی لیاقت هرکس به دست توست

خاکم که بی تو لایق فرسایشم حسین

در اوج بی سوادی ام استاد می شوم

وقتی که می شود همه ی دانشم حسین

دل بسته ام به لطف تو در امتحان عشق

آماده ی ورود به هر آتِشم حسین

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

شکسته باد دهانی که از تو دم نزند

بریده باد زبانی که حرف غم نزند 

شب زیارتی ات زار می شود حالم

اگر  دوباره  هوای تو بر سرم نزند 

چه سود برده ز عمرش کسیکه هر لحظه

دم از عزای تو و صاحب علم نزند 

تمام حاجتم این  بود در شب احیاء

خدا  بدون  تو  سال  مرا  رقم نزند 

طبیعی است اگر مرده جان تازه گرفت

بیار قلب کسی را  که در حرم نزند ... 

قرار ماست پیاده نجف به کرب و بلا

اگر که وعده ی ما را اجل بهم نزند

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

امام حسین(ع)-مناجات اول مجلس

 

همان روزیکه غم را آفریدند

برای دیده  نم  را آفریدند

برای گفتن از تو گفتن از عشق

به این خاطر قلم را آفریدند

تمام آب ها شد جوهر خون

و بعدش محتشم را آفریدند

برای روضه خوانی در عزایت

صدای زیر و بم را آفریدند

دو دست خالی ما را که دیدند

به دست تو کرم را آفریدند

برای نیستی و سر سپردن

به راه تو -عدم- را آفریدند

دخیل سبز مادرها رها بود

که یک دفعه علم را آفریدند

برای روز تاسوعای عباس

دم و ذکر و دودم را آفریدند