امام زمان(عج)-مناجات محرمی

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان

امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان

امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام

چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان

کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام

صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان

دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه

غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان

آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین

بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان

هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را

مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان

عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته

رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

تا شامل عنایت یارم، دعا شوم

غفلت کنم اگر سرِ مویی، فنا شوم

دل هر چه صافتر شود از دودۀ گناه

من زودتر ملازمِ آن با صفا شوم

چشمِ نجیبِ یار نگاهم که میکند

احساس میکنم، چقدَر با حیا شوم

خوب است بارِ رفتنِ خود را سبک کنم

وقت است از اسارتِ دنیا رها شوم

همراه با امام زمان مویه سَر دهم

همدرد با تمامیِ آل عبا شوم

این روزها شدیدتر از هر زمانه ای

با ناحیه، به وقتِ سحر همنوا شوم

آنجا که صحبت از عطش و نیزه میکند

جا دارد از دهانِ پر از خون فدا شوم

در زیر نور ماه، نگین برق میزند

از ساربان بپرس که گریان چرا شوم

اینها مصائبیست که هر صبح و هر مساء

گِریَد بر آن امام و من از او جدا شوم

ما را برای یاریِ او آفریده اند

پس کی به سبکِ زندگی اَش آشنا شوم

دارد زمان یاریِ من دیر میشود

آقا بیا که همسفر کربلا شوم

امام حسین(ع)-شهادت

امام حسین(ع)-شهادت

 

از نفاق بی فضیلت ها، فضیلت کشته شد

خاک عالم بر سرم دریای رحمت کشته شد

بی بصیرت ها به قصد قُرب سنگش می زدند

زینت دوش نبی از جهل امت کشته شد

چند عضو حضرتش از تشنگی حسی نداشت

عاقبت هم با لبان تشنه حضرت کشته شد

هرچه تیر و نیزه مانده بود رویش ریختند

با هزار و نهصد و چندین جراحت کشته شد

آه از آن حرفی که فرموده است مولانا الرضا

روز عاشورا عزیز ما به ذلت کشته شد 

گفته مقتل خنجری کُند از قفا با ضربه ها...

نصّ مقتل گفته آقا با مشقت کشته شد

دختری که معجرش آتش گرفته ناگهان

زیر سم اسب، در هنگام غارت کشته شد

خواهری با دست بسته در کناره ناقه گفت:

ساقی لشگر کجایی، شرم و غیرت کشته شد

قاسم و عباس و جعفر، اکبر و عون و حسین

هرچه مَحرم داشتم، در چند ساعت کشته شد