خورشیدهشتم




تو رو خواب دیدم ,تورویادمه
مث بغض لالاییِ مادرم
داره بوی عطرت بهم می رسه
توی خلوت کوپه ی آخرم


توروخواب دیدم ,تورویادمه
دلم کفتراتو بغل کرده بود
یه گوشه توی دفتر حاجتش
یه شاعر هواتو غزل کرده بود


دارم میرسم ,میرسه گنبدت
مسیر حرم باز بارونیه
چراحال اینجا یه جوره دیگه ست؟
چرا عشق کم نیست ؟ارزونیه ؟


ضریح تو نزدیکه راهش کمه
غریبی که از راه دور اومده
نوشتن:(به خورشید هشتم سلام)
به پابوسی ماه دور اومده

.....

مگه دست من میرسه دست تو؟
صف زائراتو ببین ,پرشده
خودآسمونم نشسته زمین
نگا کن نگاکن زمین پر شده


میشینم همین جا نگات میکنم
کنار کسی که شبیه منه
داره غرق تو میشه ,حس می کنم
تو رو توی اشکاش صدا میزنه


یه گوشه نگاهی رو بارون زده
میدونم میدونی دلش خونه, نه؟
داره عاشقت میشه ,نذرش تویی
آخه عاشقی اینجا آسونه ,نه؟؟
یکی توی سجده ست چن ساعته
همه محرمِ صحن وسجاده ان
مث کفترات توی هفت آسمون
به گلدسته های تو دل داده ان

یه بچه کنارغم مادرش
نشسته به دستای تو زل زده
چه معصومِ ,انگاری از چشم هاش
به چشمای معصوم تو پل زده

.....

چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
فقط التماس دعا می کنم
فدای امام رضا(ع) شون بشم

...

سفر ...روز آخر....یه بغض غریب
نگات می کنم با نگاهِ ترم
داری دور میشی ...دارم میرسم
توی خلوت کوپه ی آخرم




شاعر:

شبنم فرضی زاده-اردبیلی

امام رضا(ع)-شهادت


خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب

از سمت چشم های ترت أیها الغریب

تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی

باران گرفت دور و برت أیها الغریب

جاری ست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز

جنت شده ست رهگذرت أیها الغریب

تو آفتاب رأفتی و کوچه کوچه شهر

در سایه سار بال و پرت أیها الغریب

با این همه، غریبِ غریبان عالمی

داغی نشسته بر جگرت أیها الغریب

از کوچه های غربت شهر آمدی ولی

داری عبا به روی سرت أیها الغریب

آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی

زود است حرف از سفرت أیها الغریب

شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز

بارانی است چشم ترت أیها الغریب

یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب

با اشک های شعله ورت أیها الغریب

هر گوشه‌ای ز حجره که رو می ‌کنی دگر

کرب و بلاست در نظرت أیها الغریب

در قتلگاه، لحظه ی آخر چه می کشید

جدِّ ز تو غریب‌ترت أیها الغریب

چشمان اهل خیمه دگر سوی نیزه هاست

ظهر قیامت است و سری روی نیزه هاست

ذکر رضا(ع)

نیمه شبها تا سحر ذکر رضا(ع) باید گرفت

اینچنین حـاجات خود را از خدا باید گرفت

در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو

چونکه از مـشـهـد بـرات کربلا باید گرفت

دست خالی آمدم امشب به درگاه شما

هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت

چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط

یـک ضـمـانت از تـو در روز جـزا باید گرفت

می شود حالا دل مـن عازم باب الجواد

اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟

هرکه باشد ریزه خوار سفره ی احسانتان

تکّه نانی امشب از دست شما باید گرفت

"محسن زعفرانیه"

امام رضا(ع)-حرم آقا

 


رواق اینجا رواق آنجا شکفته عطر شب بوها

همه آئینه ها بر کف چراغی رنگ جادوها

کشیده آسمان دستی بر آن دیوار فیروزه

که سرشار است از گل ها و پرواز پرستوها

به جای در زدن تنها کلید بوسه ای کافی است

که بگشوده است این درها چو رخسار پری روها

صدای آبشار از حنجر گلدسته می بارد

که دریایی کند طوفان ز حق حق ها و هوهو ها

نسیمی می وزد آرام در خواب کبوترها

هیاهو می دود از شوق مثل بچه آهوها

اگر چه میوۀ ممنوعه را ... اما خدا بخشید

بیائید ای بنی آدم بهشتی هست این سوها

مناجات با امام رضا

ای کاش برای ما دعا بنویسند

یک تذکره ی کرببلا بنویسند

ما حج که نرفته ایم اما کافی است

یک مرتبه حج فقرا بنویسند

آقا به ملازمان بگو نامم را

یک گوشه ی ایوان طلا بنویسند

ما شیعه که نه...ولی شما راضی شو

ما را ز محبان شما بنویسند

راضی نشوی که خادمان نامم را

از دفتر نوکران جدا بنویسند

گفتم که پس از مردن من جای دعا

روی کفنم رضا...رضا ...بنویسند

 

گنبد طلا


    بالم شکسته بود و هوایی نداشتم

 

از دست روزگار رهایی نداشتم

 

بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم

 

مشهد اگر نبود که جایی نداشتم

 

دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید

 

دردم زیاد بود و دوایی نداشتم

 

گفتم مگر امام رضا چاره‌ای کند

 

ای وای اگر امام رضایی نداشتم

 

گفتم در حرم همه را راه می‌دهند

 

اصلا بنای بی سر و پایی نداشتم

 

میل تو بر دل آمد و میل گناه رفت

 

ور نه من از گناه ابایی نداشتم

 

چندین شب است گریه شده کار من ولی

 

بازهم برات کرببلایی نداشتم

امام رضا ع


عبا به پایم اگر گیر می‌کند غم نیست

 

قدم ز قامت مادر که بیشتر خم نیست

 

میان کوچه سرم گیج می‌رود مادر

 

اگر چه ضربه‌ی سیلی و دست محکم نیست

 

همین‌که تکیه به دیوار گاه گاه می‌دادم

 

به غیر گوش شکسته غمی به یادم نیست

 

جواد نیست عصای قد خمم بشود

 

عصا به جای خودش هیچ‌کس که محرم نیست

 

میان حجره به یاد حسین می‌سوزم

 

ولی دهان من از زخم نیزه‌درهم نیست

"آمدم ای شاه"


"آمدم ای شاه"

راهم بده دگر شفاعت نیاز نیست

مرهم برای زخم و جراحت نیاز نیست

اینجا حساب روز قیامت به دست تو

دیگر مرا به روز قیامت نیاز نیست

دستت همیشه بر سر من باد تا ابد

با دست تو دگر به شفاعت نیاز نیست

"امیرفرخنده"

امام رضا(ع)-مناجات




عاشقت شد از ابتدا این قدر

دوست دارد تو را خدا این قدر

بغلِ کعبه هم به جان خودت

ما نگفتیم ربّنا این قدر

بی سبب نیست شهرت آهو

آن قدر گریه کرد تا این قدر...

حرمت می رسیم زود به زود

دل نبرده کسی ز ما این قدر

چقَدَر عاشق خودت شده ای

جلوی آینه نیا این قدر

کربلا رفتم و نجف رفتم

من ندیدم برو بیا این قدر

از خدا هم سرت شلوغ تر است

چه کسی داشته گدا این قدر

کرمت مایۀ خجالت ماست

کم نوشتم ولی چرا این قدر؟

مزد یک بار ما سه بار شماست

هیچ کس سر نزد به ما این قدر

وقت مردن بیا کنارم باش!

ظرف ما را مکن طلا این قدر

کربلای مرا به تو دادند

پس اذیت نکن مرا این قدر

این که عاشق شما شده ایم

کار ما بود یا شما این قدر...؟!

***

 سایت روضه

حرم پاک رضا

نبوی مکتب و زهرا منش و حیدریم

قبله ای سوی شه کرب و بلا دارم من 

اغنیا را تو بگو دل به منا خوش دارند

کعبه ای چون حرم پاک رضا دارم من

تا که آن شاه کند میل به قربانی من

سر خود بر کف و دل غرق دعا دارم من

آس و پاسم من اگر بین شماها مردم

صاحبی با حرم  بقعه  طلا دارم من

در میخانه به من باز کن ای شاه رئوف

که فقط در همه افلاک تو رادارم من

بی نصیبم مکن از گردش چشمت ای دوست

که دلی سخت   گرفتار   بلا دارم من

گرچه در چشم خلایق  شده ام خوار  ولی

در میان  همه مرغان  تو  جا دارم من

دعبل عصر و زمان خودم و  شادم که

این لیاقت ز عنایات شما دارم من

مجید خضرایی

امام رضا(ع) – مناجات


آقای ما که نیست بدهکار هیچ کس

مدیون نمی شود به دل زار هیچ کس

هرگز کسی نگفت که رنجورم از رضا

جز او نبود جود، سزاوار هیچ کس

ای آشنا به غیر تو از روز اولم

چشمم نبود تشنۀ دیدار هیچ کس

مانند تو میان رئوفان نمی شود

دلدادۀ صدای گنه کار هیچ کس

تو آبروی روی سیه را نمی بری

این گونه کس نبوده خریدار هیچ کس

قلب رئوف تو همه را مهربان کند

ورنه کسی نبود هوادار هیچ کس

آن که سرشت آب و گل فاطمی ما

ما را نساخت غیر تو غم خوار هیچ کس

خوشبخت آن دلی که گرفتار زلف تست

این دل نمی رود پی رخسار هیچ کس

ما را برای عاشقی ات آفریده اند

این گونه نیست نیّت معمار هیچ کس

ما را شبیه آهوی صحرا رها مکن

جز تو نمی شویم گرفتار هیچ کس

ما که دخیل پنجره فولاد بسته ایم

دیگر نمی رویم به دربار هیچ کس

شاه غریب و این همه سائل کنار خود

جز ما نداشت سید و سالار  هیچ کس

ایوان طلای تو به نجف می برد مرا

این گونه نیست جذبۀ تالار هیچ کس

جز از برای منتظران و حسینیان

روی تو نیست یوسف بازار هیچ کس


محمود ژولیده

– امام رضا(ع)


دلی دارم که تنگ مشهد توست

به سر شوق حریم و گنبد توست

گدایی خسته در باب الجوادت

امید او به فضل مرقد توست

محمدمهدی عبدالهی

امام رضا(ع) – مدح و مناجات


مگو که بی خردم هیچ کس نمی خردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم

و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم

گدایی درت از خلق بی نیازم کرد

که در سوال کسی جز تو را صدا نزنم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت!

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی

به جای آن که گذاری به سینه دست ردم

مرا میان سگان درت پناه بده

   و گر نه گرگِ گنه حمله کرده می دردم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک

به لطف خویش امام رئوف می خردم

مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا

اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم

نهاده ام به روی خویش نام میثم را

بهانه ای ست قبولم کند، اگر چه بدم

غلام رضا سازگار

دوبیتی- بـــی پناهم یـــا رضا زانـــو زدم بر کویِ تو


مستی ام را یا حسین امشب تو امضا می کنی
ساقی هــــر بــــزم را امشب تو رسوا می کنی
خــــوردن مِـــی را ز راه گوش آیــــــا دیـــــده ای
یا حسین نامت شنیدم تو چه غوغا مــــی کنی


بـــی پناهم یـــا رضا زانـــو زدم بر کویِ تو
تــا بــگیری دستِ من شاید ببینم روی تو
مــن ســگِ کـویِ تو ام درمانده ام آقاببین
از همه دل کنده ام رو میکنم من سوی تو

علیرضا شاهنوش

امام رضا(ع)


     آقا حرمـت عـجــب صفایی دارد

     لطف و کـرمت عجب وفایی دارد

  چون آمـده ام باز حــرم میفهمم
 
   زیر گـنبـدت عــجب هــوایی دارد

محسن زعفرانیه

ما در ایران دو کربلا داریم . . .

شکر بر منّت خدا داریم

باز هم شوق ربّنا داریم

ما ز یمن حضور سبز شما

دلی از عشق با صفا داریم

امشب از لطف یک نگاه شما

حال زیبای یک گدا داریم

ما گدا و تویی کریمه ی عشق

چشم امید بر شما داریم

با حساب دو شهر قم – مشهد

ما در ایران دو کربلا داریم

گرچه از خاک کربلا دوریم

لا اقل مشهدالرضا داریم

ما درون حرم کنار ضریح

از تو امید اعتنا داریم

قبر مخفی فاطمه اینجاست

باز حس مدینه را داریم

تا نگاه تو را به خود بخریم

روی لب ذکر یا رضا داریم

ای دل آرام حضرت سلطان

خواهر با کرامت سلطان

 

دست خالی ما و رحمت تو

چشم داریم بر عنایت تو

سالها بوده ایم مهمانِ

چشمه ی فیض با کرامت تو

قدر تو بی حساب چون شب قدر

بی حساب است قدر و قیمت تو

بر دلت ماند حسرت دیدار

ای فدای نگاه حسرت تو

آسمان با همه بزرگی اش

خیره مانده است بر جلالت تو

غصّه ها از دل رضا می رفت

تا که می دید قد و قامت تو

در تو می دید روح زهرا را

بس که چون فاطمه است هیبت تو

به زنان درس بندگی داده است

چادر تو ، شکوه و عفّت تو

پیش مردم بدم نکن بی بی

دست خالی ردم نکن بی بی

 

بی شمار و عدد گدا داری

به غم عشق مبتلا داری

اینکه ما را کشانده ای یعنی

نظر دیگری به ما داری

درد دوری چه درد جانکاهیست

حسرت دیدن رضا داری

پیر کرده تو را غم دوری

از زمانه گلایه ها داری

عمّه ی دوم امام زمان(عج)

صبری از جنس کربلا داری

بی بی از عمّه ات بخوان امشب

ای امان از غم دل زینب

 

پیش چشمت برادر تو نرفت

سایه اش بود و از سر تو نرفت

از کنارت به کهنه پیراهن

آه امّید آخر تو نرفت

دست کم محرمی کنارت بود

بر سرت بود و معجر تو نرفت

بدنی زیر سمّ مرکب ها

روی نی رأس دلبر تو نرفت

جرعه آبی کنارتان بود و

طفل شش ماهه از بر تو نرفت

آخرین لحظه ها رضا آمد

به سرت بود و از سر تو نرفت

تازیانه به پیکرت نزدند

طعنه بر داغ مادرت نزدند

امام رضا(ع)-مدح و مناجات



 

مگو که بی خردم هیچ کس نمی خردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم

و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم

گدایی درت از خلق بی نیازم کرد

که در سوال کسی جز تو را صدا نزنم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت!

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی

به جای آن که گذاری به سینه دست ردم

مرا میان سگان درت پناه بده

   و گر نه گرگِ گنه حمله کرده می دردم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک

به لطف خویش امام رئوف می خردم

مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا

اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم

نهاده ام به روی خویش نام میثم را

بهانه ای ست قبولم کند، اگر چه بدم

ای شه طوس که سلطان سریر دو سرایی

ای شه طوس که سلطان سریر دو سرایی/ ما سوی الله همه ظل تو و تو ظل خدایی
نظری هم به گدایی چو من خاک نشین کن / ای که در پادشهی صاحب ایوان طلایی

شعر از سید محمد علی ریاضی یزدی

گلچین روضه و سینه زنی از شهادت امام رضا علیه السلام سالهای گذ

emam reza گلچین روضه و سینه زنی از شهادت امام رضا علیه السلام سالهای گذشته + انتشار نهایی


دریافت فایلها:

حاج محمود کریمی-بر پا شده حسینیه ی گریه ها بیا (روضه)

حاج محمود کریمی-امید اول و آخر مایی (زمینه)

حاج محمود کریمی-ز خویشم مکن جدا یا رضا (واحد سنگین)

حاج محمود کریمی-ای که در دست خود داری (واحد)

حاج محمود کریمی-در دایره ی عشق گرفتار حسینم (واحد)

حاج محمود کریمی-نفس نفس نوا نوا یاحسین (شور)

حاج محمود کریمی-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمود کریمی-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمود کریمی-السطان ابالحسن السطان ابالحسن (زمینه)

حاج محمود کریمی-زهر وقتی که منو بال و پرم را سوزاند (واحدسنگین)

حاج محمود کریمی-در خاک و خون فتاده به میدان کربلا (شور)

حاج محمدرضا طاهری-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمدرضا طاهری-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمود کریمی-تا رضا زهر جفا نوشیده (روضه)

حاج محمود کریمی-از کوچیکیم یادم میاد (زمینه)

حاج محمود کریمی-ناله ی شعله ورم شعله زده (واحدسنگین)

کربلایی حسین طاهری-از عشقت دوباره دلامون (شور)

حاج محمود کریمی-نگاهی به ما کند زهرا (مناجات)

حاج محمود کریمی-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمود کریمی-امید دلای خسته ای (زمینه)

حاج محمود کریمی-خادمت پشت دره قصر خبر میخواهد (واحد)

حاج محمود کریمی-کاش بودم شعله تا شمع مزارت می شدم (شور)

کربلایی محمدحسین حدادیان-ازغمت می سوزم در تاب وتبم (تک)

حاج سعید حدادیان-سلام گرم چون ز راه دور شنیدی (روضه)

حاج سعید حدادیان-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج سعید حدادیان-صد هزار نفر شده (روضه امام رضا)

حاج سعید حدادیان-واویلا واویلا واویلا (زمینه)

حاج محمدطاهری-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمدطاهری-آقا باز تو مشهدم (زمینه)

حاج محمدطاهری-نور دیده ای جوادم (نوحه)

حاج محمدطاهری-خاک لطف تو مهیا نشود (واحد سنگین)

کربلایی حسین طاهری-سفره ی دو ماه عزا (شور)

حاج محمدطاهری-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمدطاهری-الدخیل ابالحسن (زمینه)

حاج محمدطاهری-بازم دلم هوایی ه (نوحه)

کربلایی حسین طاهری-قدم قدم ثانیه شمارم (واحد)

حاج سیدمهدی میرداماد-کفترم آب و دانه میخواهم (روضه)

حاج سیدمهدی میرداماد-خادما گریه کننون (روضه)-سبک سعید ضیاتبار

حاج سیدمهدی میرداماد-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج سیدمهدی میرداماد-رضا پناه آخرمی رضا تو سایه ی سرمی (زمینه)

حاج سیدمهدی میرداماد-پر می کشه به هر طرف (واحد سنگین)

حاج سیدمهدی میرداماد-حرم تو کعبه ی دل (واحد)

حاج سیدمهدی میرداماد-یه شب گریه نکنم می میرم (واحد)

حاج سیدمهدی میرداماد-رضا غریب الغربا (دو دمه)

حاج سیدمهدی میرداماد-شبای حرمو دوست دارم (شور)

حاج سیدمهدی میرداماد-غریب حسین غریب حسین (شور)

حاج سیدمهدی میرداماد-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج سیدمهدی میرداماد-علی امام من است و منم غلام علی (مدح)

حاج حسن خلج-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج حسن خلج-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج حسن خلج-شکر خدا که عشق شما در سرشت ماست (روضه)

حاج حسن خلج-فقیر و خست هبا درگاهت آمدم (روضه)

حاج حسن خلج-دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد (روضه)

حاج حسن خلج-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج حسن خلج-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج حسین سیب سرخی-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج حسین سیب سرخی-شب غربت و شب غم اب الجواده (زمینه)

حاج حسین سیب سرخی-نور عینی انت سفینه النجاه (شور)

حاج حسین سیب سرخی-نور دیده بیا به دیدنم جوادم (واحد سنگین)

حاج حسین سیب سرخی-تا جون دارم توی دلم (شور)

حاج حسین سیب سرخی-شب اول قبره من (شور)

حاج حسین سیب سرخی-سوز از زهر ستم سر تا به پا (واحد)

حاج حسین سیب سرخی-ای صاحب ایران ما (واحد)

حاج مهدی مختاری-سلام ای پسره حضرت زهرا (واحد)

حاج مهدی مختاری-آی کبوتر که دلت ز غم رهاست (واحد)

حاج مهدی مختاری-سلطان علی موسی الرضایی (واحد)

حاج مهدی مختاری-بچه آهوی دلم می ندازم تو دام صیاد (واحد)

حاج مهدی مختاری-امام مهربون و وفا شاه خراسون (شور)

حاج مهدی مختاری-ای گل خوشبو مدد (واحد سنگین)

کربلایی حمید علیمی-روزی که با دست عشق (شور)

کربلایی حمید علیمی-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

کربلایی حمید علیمی-یا اباصالح آجرک الله (زمینه)

کربلایی حمید علیمی-خدایا ببین اهل مدینه نامردند (تک)

کربلایی حمید علیمی-بازم زدم به سیم آخر (شور)

کربلایی حمید علیمی-السلام و علیک یا اباعبدالله (واحد)

کربلایی حمید علیمی-آقا قسم به نام تو (واحد)

حاج مهدی سلحشور-آه و واویلا آه و واویلا (زمینه)

حاج مهدی سلحشور-روضه حضرت امام رضا علیه السلام (روضه)

حاج محمدرضا بذری-عزاداری شب بیست و نهم صفر سال ۱۳۹۰ به صورت فشرده (ZIP) – شیراز

منبع سایت دلسوختگان

امام رضا(ع)- شهادت



لب خشک و داغی که در سینه دارم

سبب شد که گودال یادم بیاید

اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را

قرارست امشب جوادم بیاید

 

قرار است امشب شود طوس، مشهد

شود قبله‌گاه غریبان مزارم

اگر چه غریبی شبیه حسینم

ولی خواهری نیست این جا کنارم

 

به دعبل بگو شعر کامل شد این جا

«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش

بگو این نفس‌های آخر هم اشکم

روان است از بیت کرب و بلایش

 

از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من

به خود مثل زهرای پشت در از درد

شفا بخش هر دردم از بس که خواندم

در آن لحظه‌ها روضه‌ی مادر از درد

 

بلا نیست جز عافیت عاشقان را

تسلای دردم نگاه طبیب است

من آن ناخدایم که غرق خدایم

«رضا»یم، رضایم رضای حبیب است

 

شرابش کنم بس که مست خدایم

اگر زهر در این انار است و انگور

کند هر که هر جا هوای ضریحم

دلش را در آغوش می‌گیرم از دور

 

شدم آسمان، پر کشد تا کبوتر

شدم دشت، تا آهو آزاد باشد

شدم آب، تا غصه‌ها را بشویم

میان حرم زائرم شاد باشد

 

اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را

به یادِ سواری که با ذوالفقارش

بیاید سحر تا بگردند دورش

خراسان و یاران چشم انتظارش


اشعار امام رضا علیه السلام

باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام

باز هم زائرتان نیستم از دور سلام

با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام
 
به سلیمان برسد از طرف مور سلام

کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها

باز از دوریت افتاده به کارم گره ها

ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم

پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم

برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم

زود ما را برسانید به مشهد ، به حرم

مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم

ما سفارش شده ایم ، از ره قم آمده ایم


یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست

پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست

پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست

بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست

پیچش قافله ی ما که به سوی نور است

رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است


چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟

صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است

طرف پنجره فولاد هیاهو شده است

باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است

مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد

دست و پای فلجی باز شفا می گیرد
با شفا از تو ، چه زیبا شده بیمار شدن

به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن

کار من هست فقط گرمی بازار شدن

گر چه در باور من نیست خریدار شدن-

-یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟

من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم


تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی

کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی

مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی

لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی

قول دادی به همه پس به خدا می آیی

هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی

امام رضا(ع)-شهادت


 

عرش را منتظر خویش دگر نگذارم

فرش را خسته و پیوسته قدم بردارم

آن چنان قوت زانوی مرا زهر گرفت

که شده روز، چنان شام، به چشم تارم

عرق سرد به پیشانی گرمم بنشست

یاد سجاد کنم با بدن تب دارم

زهر از تشنه لبی حال مرا کرد عوض

یا حسین! از جگر سوخته، آتش بارم

تازه لرزیدن زانوی تو را دانستم

یا حسین! درد غریبی تو شد افطارم

 شهر انگار که اطراف سرم می چرخد

مادرا درد و غم کوچه دهد آزارم

یا علی! وای که عمامه ام از سر افتاد

قوتی نیست که آن را به سرم بگذارم

مثل پیغمبر اعظم ز بیانم جان رفت

قلم و لوح بیارید که بی گفتارم

بس در این حجره ی در بسته به خود می پیچم

خسته شد جانم و پیچید به هم طومارم

باقی عمر مرا از نفسم بشمارید

عمر کوتاه من و دردسر بسیارم

نعل تازه به سم مرکب مامون بزنید

که من از پیکر صد چاک، خجالت دارم

تازیانه بزنید از همه سو بر بدنم

زائر زینب کبراست دل خونبارم

من از این حجره ی در بسته رها می گردم

که تمام است در این لحظه تمام کارم

ای مقیم حرم پاک پیمبر پسرم

زائر روی پدر باش که جان بسپارم


امام رضا(ع)-مدح و شهادت



مسیح می دمد از تربت مطهر من

فضای طوس نه، عالم بود معطر من

فرشتگان همه زوار زائرین منند

بهشت گشته بهشت از بهشت منظر من

منم عزیز دل فاطمه امام رضا

که خلق کرده خدا خلق را به خاطر من

عجیب نیست اگر زائری که قبر مرا

به بر گرفته بگیرد قرار در بر من

هزار موسی عمران به سجده افتادند

در این حریم به خاک مسیح پرور من

دلی که زائر من می شود مزار من است

خوشا دلی که شد این جا مزار دیگر من

شکسته ای که صدا می زند مرا از دور

جواب می شنود بارها ز داور من

ز هر دری که شود زائرم به من وارد

درست چهره به چهره بود برابر من

من آفتاب خدایم جهان در آغوشم

شما حضور من و عالم است محضر من

کتاب منقبتم را تمام نتوان کرد

اگر شوند همه انس و جان ثناگر من


امام رضا(ع)-مناجات شب شهادت



بیا دلم که همینک به مشهدت ببرم

به شهر حضرت نور و به مقصدت ببرم

دلت هوای حرم دارد و پریشان است

و قول می دهمت تا به مرقدت ببرم

میان صحن مبادا که بی قرار شوی

کبوترم تو بیا تا به گنبدت ببرم

به روضه هم نرسیده کمی نماز بخوان

که خوب نیست تو را با دل بدت ببرم

به چشم تیره و تارت نگاه جایز نیست

به چشم سرمه بکش تا به سرمدت ببرم

شبیه تر به خود مصطفی همین آقاست

تو کفش کن که تو را من به احمدت ببرم

شب شهادت مولا، رضا شده معبود

تو عبد شو دل من تا به معبدت ببرم


امام رضا(ع)-مدح و شهادت


 

غریب شهر خراسان عزیز زهرایم

رئوف همچو خدای رحیم و یکتایم

به دستگیری سائل همیشه مشهورم

منم که ضامن آهو میان صحرایم

به هر کجا که صدا می کند مرا مسکین

به غربت دل خونم قسم که می آیم

رضای فاطمه را از من غریب بجو

که من کلید رضای علی و زهرایم

به نام من به در آور لباس احرامت

که من خود عاشق این جامه مصفایم

اگر شرایط احرام تو شکسته شده

مدار غصه به حکم تو خورده امضایم

قبولی زحمات محرم و صفر است

هر آن که ناله زند در عزای عظمایم

منم غریب که جز من کسی غریب نشد

به جز جواد کسی بر دلم حبیب نشد


امام رضا(ع)-مدح و شهادت




ای بـه تولای تـو کمال ایمان رضا!

مهر تو در جسم دین خوب‌تر از جان رضا!

زائـر قبـرت بَـرَد فخـر بـه بیت‌الحـرام

سائل کویت کند ناز به سلطان، رضا!

مـور اگــر خرمـن بـذل تــو را بنگـرد

دانه نمی‌گیرد از دست سلیمان رضا!

اگــر بخوانـی مــرا و گــر برانــی مـرا

نمی‌روم از درت، قسـم به قرآن رضا!

عـالـم امکـان بــود نگیــن انگشتـری

مـزار تـو خاتـم عالـم امکان رضـا!

مؤمن اگر آورد طاعت سلمان بـه حشر

بدون مهر شما نیست مسلمان رضا!

به عرش کرد افتخار به فرش داد اعتبار

رسید تا پای تو به خاک ایران رضا!

رواسـت روح‌الامیـن فشـاند از آسمــان

به پـای زوار تـو لالـه و ریحان رضا!

عجـب نـدارم اگـر نـاز بـه جنـت کنـد

اگر تو چشم افکنی به روی شیطان رضا!

حـرام دانـم اگــر در حـرم قـدس تــو

به لب برم نامی از روضۀ‌ رضوان رضا!

جمال حق دیدنی، نیست ولی دیدنی‌ست؛

به روی تو طلعت خدای منـان رضا!

بـدون مهـر تـو گـر نـام خــدا را بـرم

قسم به ذات خدا ندارم ایمان رضـا!

امام رضا(ع)- شهادت (زبان حال حضرت)

 



در کوچه افتادم به روی خاک اما

طفلم نکرد این صحنه را هرگز تماشا

 افتادم اما دست هایم را نبستند

 یارم نشد از من جدا با ضرب اعدا

 آن جا امیرالمومنین را یاوری بود

 این جا منم، در حجره ام تنهای تنها

 بر خاک افتادم نه خاشاک بیابان

 جسمم نَماند عریان و بی سر بین صحرا

 با زهر کینه سوختم اما ندیدم

 در شعله های آتش فتنه حرم را

پیری نبودم پا برهنه در پی اسب

 سجاده از زیر دو پایم رفت؟ حاشا!!!

 در حجره ام جان می دهم نه کنج زندان

 هرگز نمی ماند به جا بر نعش غل ها

 راضی به آن چه حق رضایت داشت هستم

 اما بیا دردانه حالا پیش بابا

 سلطان تویی و شد غلام، این عاشق اما

 این نوکری آقایی دنیاست آقا

امام رضا(ع)-مدح و مصیبت


 

قبلۀ جان من امام‌رضاست

 دین و ایمان من امام‌رضاست

بی‌ولایش ز مرده مرده‌ترم

جان و جانان من امام‌رضاست

هرچه کردم تلاوت قرآن

روح قرآن من امام‌رضاست

چارصحنش بهشت هشت بهشت

خلد و رضوان من امام‌رضاست

نسخه و دارو و طبیبم اوست

درد و درمان من امام‌رضاست

خجلم از عنـایت و کرمش

که مرا راه داده در حرمش

****

او سیه‌رویی مرا دیده

به سیاهیم پرده پوشیده

به کسی چه که من گنهکارم

هرچه هستم رضا پسندیده

بوده اشک خجالتم بر رخ

او به اشکم ز لطف خندیده

دست او بر روی سرم بوده

مهر او در دلم درخشیده

گرچـه باشـد گناهِ بسیارم

هر که‌ام ثامن‌الحجج دارم

امام رضا(ع)-شهادت



 

مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!

آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای !؟

 با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟

 مانند مادرت چقدر راه می روی!

 خونِ جگر به سینه به اجبار می دهی

 راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی

داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند

 خواهر نداشتی که برایت به سر زند

 این جا مدینه نیست، چرا دل خوری شما!؟

 در کوچه های طوس زمین می خوری چرا؟

 با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده

 خاک لباس های خودت را تکان بده

 مقداری از عبای شما پاره شد، ولی...

 نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی

 این جا کسی به پیرهن تو نظر نداشت

 فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت

 این جا کسی به غارت انگشترت نرفت

چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت

امام رضا(ع)-شهادت




 

انگور می دهند که قربانی ات کنند

لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند

صدها رواق در جگرت زهر باز کرد

می خواستند آینه بندانی ات کنند

هر شب تو بر غریبی خود گریه می کنی

مردم اگر چه سجده ی سلطانی ات کنند

تو نو به نو برای خودت گریه می کنی

در صحن کهنه گر چه چراغانی ات کنند

وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد

فرمود تا حسین خراسانی ات کنند

زن های طوس مثل زنان بنی اسد

جمعند تا عزای پریشانی ات کنند

معصومه را به همرهی خود کشانده ای

تا قبله گاه زینب ایرانی ات کنند

محمد سهرابی