طفلان حضرت زینب(س)

 

 

هر‌که دنبال تو اوجِ سحرش بیشتر است

اثرِ آهِ دلِ شعله ورش بیشتر است

از حرم آمده‌ام با تو بگویم هر کَس

بیشتر دل بِبَرد در به درش بیشتر است

دهمین روز شد و شد دهِ ذی‌الحجه‌ی من

شُکر قربانیِ من برگ و برش بیشتر است

خیمه‌ات آمده‌ام بسط نشستم گویم

خیمه‌ی خواهرِ تو شیرِ نَرَش بیشتر است

به تو نزدیکتر از اهلِ حرم خواهر توست

به تو چون از همه زنها پسرش بیشتر است

دشتِ من از همه شیر و عسلش شیرین تر

باغ من از همه شَهد و شکرش بیشتر است

همه‌ی غیرتشان قامتشان رفته به من

بچه عقاب ببین بال و پرش بیشتر است

آنکه چون ماست که بی چون و چرا می‌ماند

آنکه باید رود اما اگرش بیشتر است

آنکه مانندِ علی شد زره‌اش پشت نداشت

آنکه ترسیده زِ جانش سپرش بیشتر است

به سر موت قسم یک سر مو پس نکشم

از همه دختر حیدر جگرش بیشتر است

کیستم فاتح میدان تو ، از هرچه که هست

آنکه آوازه‌ی تیغِ پدرش بیشتر است

تیغ را کرده حمایل  که بفهمد آن قوم

هرکه شاگرد علی شد هنرش بیشتر است

از علمدار بپرس از دو جوان می‌گوید

بین اصحاب به این دو نظرش بیشتر است

می‌شناسم جگرت را به تو از خواهشِ من

قسمِ چادر زهرا اثرش بیشتر است

هر دو میدان زده خواندند رجزها اما

چه کنم آنهمه لشگر نفرش بیشتر است

خبر رفتنشان زود به هرسو پیچید

به زمین خوردنشان که خبرش بیشتر است

غمِ مادر غمِ بابا نه فقط داغ پسر

پیش مادر اثرش بر جگرش بیشتر است

ناله توام که شود اهل حرم می‌نالند

ناله توام که شود هم اثرش بیشتر است

عون اُفتاده زمین پیکر او پیچیده

ازدحامیست ولی روی سرش بیشتر است

و محمد نَفَسش کمتر و کمتر می‌شد

زخمِ رویش زِ تنِ محتضرش بیشتر است

آه برسینه‌ شان قاتل و قاتل پُر شد

وای از ضربه‌ شان سخترش بیشتر است

پر زخمند پر از نیزه و شمشیر ولی

از میان همه زخم تبرش بیشتر است

پیرمرد است چگونه دو جوان بردارد

از علی‌اکبر هم دردِ سرش بیشتر است

بیشتر می‌شود این حجم اگر جمع شود

تن پاشیده زِ هم مختصرش بیشتر است....

همه جای بوی تنِ عون محمد دارد

همه جایند ولی دور و برش بیشتر است

مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت

اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است ....

حضرت زینب(س)-مدح و مناجات

حضرت زینب(س)-مدح و مناجات

تقدیم به روح شهید محسن حججی

 

ذکر تسبیح ماسوا زینب

رازق ارض والسماء زینب

گره ها باز کردی از ارباب

در سحرگاه هر دعا زینب

ومن العشق کل نفس حی

اسوه صبر در بلا زینب

سوره فجر ، آیه تطهیر

قهرمان بانوی وفا زینب

خطبه های تو ذوالفقار خدا

ای علمدار لافتی زینب

حضرت عشق ، واجب التعظیم

محور کل کربلا زینب

نوکرت بوده ام حسابم کن

بهر سر دادن انتخابم کن

من کیم؟ نوکر پریشانت

سائل لحظه های احسانت

من کیم؟ایستاده در صحرا

تا ببارد دوباره بارانت

توهمان علیا مخدره ای

که خلایق شدند حیرانت

توهمان دست اقتدار خدا

جان فدای شکوه عرفانت

منتظر چون مدافعان حرم

تا بیافتد سرم به دامانت

جمع پروانه ها به دور حرم

جان فدای تو و شهیدانت

باحسین تو زنده ام بانو

پیش پای تو میزنم زانو

آسمان زیر پای عشاق است

وسط عرش جای عشاق است

طرح عشقی سروده ام که مپرس

این همان رهنمای عشاق است

اشهد ان زینب کبری

مادر با وفای عشاق است

چندسالیست قلب سوریه

بهترین کربلای عشاق است

اربا" اربا شدن برای حسین

طلب هر دعای عشاق است

ابر بارید و شهر شد سیراب

شهر ما آشنای عشاق است

روی هم رفته نوکرت هستم

تا ابد عبد مادرت هستم

جز غم عشق تو ملالی نیست

عاشق هستیم و قیل وقالی نیست

تامحرم مرا نگه دارید

بعداز آن هرچه شد خیالی نیست

گربگویی بمیر میمیریم

جای تردید و اختلالی نیست

وادی عشق جای سر دادن

پس بدان جای لاابالی نیست

حاضروناظرند سرمستان

لحظه ای جای عشق خالی نیست

شده نازک گلویمان، حالا

جای وحشت در این حوالی نیست

طالب داغ طالب دردیم

سرمان نذر راه تو کردیم

نعمتی بود محسن حججی

رحمتی بود محسن حججی

آخرین لحظه هاش ثابت کرد

غیرتی بود محسن حججی

اصلا از علقمه زجا برخاست

هیئتی بود محسن حججی

ترس چشمان قاتلش میگفت

هیبتی بود محسن حججی

برگی از دفتر سلحشوران

قدرتی بود محسن حججی

گرچه بر دار،لیک سرداراست

حکمتی بود محسن حججی

خواستم تا بگویم از زینب

نام سردارش آمده بر لب

باده نوشان چنان شدند سرمست

باده از دستشان فتاد و شکست

بسکه عشق و جنون زبانه کشید

پرکشیدند ساکنان الست

باده نوشان به قتلگه رفتند

سرفرازان جام و باده پرست

حاجی حج سال ما حججیست

کشته ای که دل از جهان بگسست

دست بسته ولی چو سرو قدان

با ابهت به خون خود بنشست

افتخار شقایق صحرا

استقامت به قلب پر خون است

کلهم اجمعین مجنونیم

ما به خون شهید مدیونیم

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

 

قل هو الله احد را کی توان توصیف کرد

شرح الله الصمد را کی توان تعریف کرد

نازم آن یکساله دختر را که از دامان وحی

تا عروجش ((یا احد)) را بر خودش تکلیف کرد

عقل را تسخیر دل کرد و عقیله نام یافت

جهل را با تیغ تدبیرش عجب توقیف کرد

تا دل ما را مشرّف کرد بر اوصاف حق

عشق را در سینۀ ما صاحبِ تشریف کرد

خواهر ابن الکریم است و چو دلدار کریم

از کرم در نامۀ اعمال ما تخفیف کرد

نهضت قلب صبورش ساخت دین را ماندگار

تا کتاب عشق را با صبر خود تألیف کرد

با امامش همسفر شد در ره عهد و وفا

امت اسلام را بر اصلاح از تحریف کرد

می نویسم این غزل را چون خدایش می خرد

هر که حتی یک ورق درباره اش تصنیف کرد

مِهر زینب برترین سرمایۀ اهل ولاست

حبّ او حب الحسین و مادر کرب و بلاست

دختر خورشید را باید ز آل او شناخت

کوثر توحید را وصف خصال او شناخت

آن مُسبِّح را که سبحانش ستایش می کند

از همین تسبیح باید شرح حال او شناخت

کیست زینب ، ماه بانویی که تمثال علی است

کعبه را باید به ذات بی مثال او شناخت

دختر زهرا کجا و عقل بی ادراک ما

از عقیله ذرّه ای شاید کمال او شناخت

خیری از دنیا ندیده زینب اما  می شود

عالَمِ ایجاد را دربست مال او شناخت

قلّۀ صبر و تحمل را به واقع می توان

در مصائب از شکوه و از جلال او شناخت

مادرش دارد مدال افتخار از عصمتش

دخترش را نیز باید زین مدال او شناخت

آنکه دل را از چهل منزل چهل قرن ، آب کرد

باید او را از همین کوتَه جمال او شناخت

مِهر زینب برترین سرمایۀ اهل ولاست

حب او حب الحسین است و مادر کرببلاست

 (ما رایت الا جمیلا) چون نمایان می شود

با نگاه زینبی عالم گلستان می شود

هر کسی که ساخت سبک زندگی را زینبی

زن اگر باشد یقیناً مرد میدان می شود

شکر نعمت قدر دانی از مقام زینب است

نعمت حق بی ولای اوست کفران می شود

پیرو زینب تصرّف در طبیعت می کند

هرکه گردد عبد او آری سلیمان می شود

خلقِ زینب بود ، حق فرمود(زینا السماء)

روزیِ اهل جهان با اوست یکسان می شود

می دهد دلها شهادت بر تو ای دخت علی

فطرت ما روز و شب با تو مسلمان می شود

چون شود قاری قرآنِ خدا رأس الحسین

کار زینب بی گمان تفسیر قرآن می شود

تا بگیرد انتقامش را ز دشمن منتقم

بعد از آن عالم به کام اهل ایمان می شود

مهر زینب برترین سرمایۀ اهل ولاست

حب او حب الحسین و مادر کرببلاست

چون خداوند جهان امر امامت می کند

زینب کبری در این عالم قیامت می کند

از دل گودال تا ویرانه بین دو امام

دختر زهرای اطهر هم امامت می کند

دختر پیغمبر است و همچنان پیغمبرست

با هزاران معجزه کشفِ کرامت می کند

زینب آن بانو که با دستان بسته سر بلند

چون علی تا حشر بر عالم زعامت می کند

منشاء دستور (قالو ربنا الله) است او

با همین یک آیه عمری استقامت می کند

در شب هفتاد و دو داغ شهید کربلا

با نماز نافله اِستاده قامت می کند

بین مقتل کنج زندان گوشۀ ویرانسرا

در ره دین خدا قصد اقامت می کند

آنچنان سر سخت می جنگد کلامش با یزید

کز خطابش دشمن اظهار ندامت می کند

مهر زینب برترین سرمایۀ اهل ولاست

حب او حب الحسین است مادر کرببلاست

حضرت زینب(س)-مدح

 

 

به وقت خطبه خوانی مثل حیدر می شود زینب

به هفده معجزه بر نی پیمبر می شود زینب

من از نامش که زینت برعلی گشته ست فهمیدم

زمانی زینت الله اکبر می شود زینب

زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی

که درآن مادرش زهرا و دختر می شود زینب

سه تا آیه سه دفعه مادری پیش سه تا حجت

به علم جَفْر، اینجا شرح کوثر می شود زینب

حباب دور مصباح الهدی چون می شود عباس

به کشتی نجاتِ خلق، لنگر می‌ شود زینب

خودش یک لشکر است از کربلا تا شام،در وقتش؛

دل آور، جنگ آور، آب آور می شود زینب

به این نکته توجه کن اگر که در وفاداری؛

برادر می شود عباس، خواهر می شود زینب

پس از حیدر اگر بابا، پس از زهرا اگر مادر

پس از عباس هم قطعا برادر می شود زینب

همانگونه که از اول به یادش مانده از کوچه

دم آخر میان خیمه مادر می شود زینب

دوتا روح است دریک جسم وقت بوسه از حنجر

که یک آن فاطمه یک آن دیگر می شود زینب

حضرت زینب(س)-مدح

 

 

ای قبله گاه حور و ملک گاهواره ات

می‌جنبد آسمان و زمین با اشاره ات

ای درّ آبدار یدالله تا ابد

برپاست در دیار نجف یادواره ات

این بیت را به فاطمه تقدیم می‌کنم

بانو مبارک است نزول دوباره ات

زینب تو کیستی که به دیوان شاعران

پیدا نمی‌شود مثل و استعاره ات

خاتون کنیزهای شما برگزیده اند

شد همسر خلیل خداوند ساره ات

حق می‌دهم اگر که بیفتد کلاه عرش

با زل زدن به شان رفیع مناره ات

دریای بی‌کران بخدا چشم آفتاب

یک بار هم ندیده به خوابش کناره ات

دین خطبه‌ای برای بقا خواست، باز نیست

در کار خیر حاجت هیچ استخاره ات

حضرت زینب(س)-در مسیر کوفه و شام

 

 

راس تو را به روی نی ، هرچه نظاره می کنم

سیر نمی شود دلم ، نگه دو باره می کنم

ز اشک و آه سینه ام ، میان آب و آتشم

چو با توام ، از این میان کجا کناره می کنم

گمان کنند دشمنان ، نیست به کام من زبان

ز دور بسکه با سرت ، به سر اشاره می کنم

به دختران خود بگو که گوشواره ها چه شد

گریه به گوشواره نی ، به گوش پاره می کنم

هم سر تو بر سر نی ، هم سر اکبرت زپی

گاه نگاه نگاه سوی مه ، گه به ستاره می کنم

رخت به خون که رنگ زد ؟ آینه را که سنگ زد

خنده زآه خویشتن به سنگ خاره می کند

حضرت زینب(س)-مدح-کوفه و شام

 

 

با مدد از کرامت زینب

کنم آغاز حکایت زینب

سرِ خورشید و عرش بالا هم

بر زمین ارادت زینب

عشق خواهد که عشق آموزد

تحتِ دست و نظارت زینب

ما گدای علی و فاطمه ایم

دست ما و کرامت زینب

فاطمه سیده به نسوان و

ارث مادر سیادت زینب

در ادب هم مقام فاطمه و

مثل حیدر شجاعت زینب

ما اهالی عشق آبادیم

گوشه ای از ولایت زینب

هرکه را دیده ام مقدس شد

بوده تحت قداست زینب

التماس دعای ارباب است

به نماز و عبادت زینب

روز محشر پیمبران حتی

چشمشان بر شفاعت زینب

نکند فهم عقل کوته ما

جلوه ی بی نهایت زینب

او وزیر حسین و بنت حسین

شد دبیر سفارت زینب

هر چه گفتیم در مناقب او

بوده لطف و عنایت زینب

کرده خون اشک چشم مهدی را

روضه های اسارت زینب

از عَلیکُم بِعَمّتی دریاب

فرج از یک اشارت زینب

مایه ی فخر آل زهرا شد

در اسارت ، امارتِ زینب

کربلا را نموده کرب و بلا

انقلاب و کیاست زینب

خطبه هایش به کوفه و شام است

چشمه ای از مهابت زینب

اُسکُتوا را شنو از او و ببین

بیکرانِ صدارت زینب

گفت با حق،" قلیل ما بپذیر"

عقلْ مبهوت، زین عبارت زینب

در بلا هم زبان او شاکر

نشنَوَد کس شکایت زینب

اجر ما کاشکی بنویسند

زینبیه.. زیارت زینب

زینب است و ولیةُ الله است

عمّه جان بقیةُ الله است

عفّت حُجب و حیا مدیون راه زینب است

هرکه شد کرببلایی در پناه زینب است

رحمت مطلق تمامش در نگاه زینب است

عزت و آزادگی مدیون شاه کربلاست

عفّت حُجب و حیا مدیون راه زینب است

هیچ جا بی اسم زینب روضه ای برپا نشد

نوکری محتاج تسبیح و گواه زینب است

روضه خوانان بهره دارند از همان صوت حزین

بهترین اسباب گریه سوز و آه زینب است

تار و پود عفّتش غارت نشد تکثیر شد

بیرق اسلام از چادر سیاه زینب است

خیمه اش هم گر بسوزد باز او فرمانرواست

قصرهای آسمانی پایگاه زینب است

کاخ ظلم شامین ویرانه شد با همّتش

کرد ساکت ملتّی را که سپاه زینب است

هیچ کس جرات ندارد بند بر دستش زند

این اسارت رفتن او دلبخواه زینب است

آن گلوی پاره ای که زینت دوش خداست

بوسه گاه فاطمه است و سجده گاه زینب است

ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است

ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است

محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است

دانش آموز علی خواهر ناموس دین

کی دهد معجر زسر ، قرآن کتاب زینب است

از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی

آن صدای سوزش قلب کباب زینب است

از میان تربتش بوی حسین آید برون

کهنه پیراهن گمان در مزار زینب است

جامه ی یاران سیاه و محمل و پرچم سیاه

آری آری این سیاهی یادگار زینب است

پرچم ات گر سرنگون شد من نگه می دارمش

غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است

ملجا اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود

شب نگه بان در کنار نهر علقم زینب است

زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت

زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت

اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت

از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب

هر کجا بنهاد پا فتحی نمایان کرد و رفت

با لسان مرتضی از ماجرای نینوا

خطبه ای جانسوز اندر کوفه عنوان کرد ورفت

تا بماند دین احمد با کلام جانفزا

عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت

بر فراز نیزه آن قرآن ناطق را بدید

با عمل آن بی قرین، اثبات قرآن کرد و رفت

در دیار شام بر پا کرد از نو انقلاب

سنگر اهل ستم را سست بنیان کرد و رفت

خطبه غرّا، بیان فرمود در کاخ یزید

کاخ استبداد را از پایه ویران کرد و رفت

شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود

وقت رفتن شام را شام غربان کرد و رفت

ماجرای کربلا شرح بلای زینب است

ماجرای کربلا شرح بلای زینب است

عصر عاشورا شروع کربلای زینب است

شرح صدرش در نمی آید به فهم اهل دل

صبر زینب آیت صبر خدای زینب است

رو «اَلم نَشرَح لَک صَدرَک» بخوان کاین آیه را

عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است

باغبان گلشن سرخ ولایت، اشک اوست

حافظ خون شهیدان گریه های زینب است

پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد

بر سرپا باز با صبر و رضای زینب است

کوفه و روز اسیری دیدن زینب، دریغ!

چون در و دیوار کوفه، آشنای زینب است

بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا

ورنه کاخ ظلم و بزم می ، چه جای زینب است؟

نی همین در شام و کوفه، بلکه اندر کوی عشق

هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است

کودکی ز آن کاروان افتاد از محمل به خاک

شب کنار بسترش، زهرا به جای زینب است

خطبه ی او افتخار ملت اسلام شد

بانگ «اَلااسلام یَعلوا» ، در ندای زینب است

پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه هاست

ای دریغا در کف دشمن لوای زینب است

چون توانایی به ترک جان نبودش سر شکست

قتلگاه کوچک محمل، منای زینب است

آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است

آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است

آن که وصفش می‌رباید هوش از سر زینب است

آن که با ایراد نطقی کاخ استبداد را

کرد ویران بر سر قوم ستمگر زینب است

آن که داغ شش برادر را به دل هموار کرد

تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است

مادرش آموزگار مکتب شرم و حیاست

فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است

گر علی بن ابوطالب بود معیار صبر

آن که صبرش با علی باشد برابر زینب است

گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات

بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است

هست از درهای جنت یک درش باب الحسین

فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است

دین و قرآن را به عالم گر که روح و پیکری است

خسرو لب تشنگان روح است و پیکر زینب است

در مقام بردباری گر بسنجی قدر او

در غم و شادی برابر با برادر زینب است

آسمان غیرت و مردانگی و صبر را

ماه عباس و حسینش مهر و اختر زینب است

بحر رحمت را به عالم بود تنها یک صدف

واندر آن یکتا صدف، یکدانه گوهر زینب است

ساقی بزم جهان آفرینش گر علی است

جرعه نوش ساغر ساقی کوثر زینب است

در مقام وصف او "ژولیده" گوید روز و شب

آنکه نامش کرده عالم را مسخر زینب است

  زبان حال زینب کبری در مدینه درسر مزار مادر ترکی

گوردیم نچه مدت غم هجران ننه گلدیم -----قلبیمده واریم درد فراوان ننه گلدیم

قول باغلی دوشوب چوللره آواره دولاندیم -----ظلمین اثر منده نمایان ننه گلدیم

قدیم خم اولوب باخ منه وار قاره باشمدا -----سالمش قره نی باشیمه دوران ننه گلدیم

بوردان حرکت وقتی جلالیله گئدیردوم -----اجلالیم اولوب طعمه نیسان ننه گلدیم

عباسیله اکبر منه اولموشدی جلودار -----حشمتله گئدردیم یولی خندان ننه گلدیم

قارداشلاریمون نازینی هر گونده چکردیم -----گوزلردی منی خسرو خوبان ننه گلدیم

دوشسیدی اگر قافله بیر منزله گاها-----عباس ورردی منه سامان ننه گلدیم

از اولدی ولی زینبوون خوش گونی باری -----هاردان ائلیوم دردیمی عنوان ننه گلدیم

دورد آی بیزی اللهون ائوی ساخلیا بیلدی -----توش اولدی گنه دشت وبیابان ننه گلدیم

یول سالدی بیزیم قافلیه میز دشت عراقه -----گزدیم او بیابانلری ویلان ننه گلدیم

بیر یئرده خبر گلدی باتوب قانینه مسلم -----باشلاندی بیزه کینه ی عدوان ننه گلدیم

ایستیردی محرم اولا دشمن بیزی تاپدی -----تنگ ایلدیلر عرصه میدان ننه گلدیم

غم قافله سی کرب وبلایه یولی دوشدی -----اطرافیمیزی آلدیلا دونان ننه گلدیم

یول ورمدیلر قافله کوفیه گتسون -----تاپدوق اوبیابانیده اسکان ننه گلدیم

لشکر گونی گوندن چوخالوب ایتدی حسابی -----کافر یوخیدی هامی مسلمان ننه گلدیم

سویوللارینی باغلادولار خیمیه ساری -----سعد اوغلی ائیب ظلمیده طغیان ننه گلدیم

هر قیز اله بیر کاسه دوتوب صبریمی آلدی -----سسلر دیله یاندوق بی بی عطشان ننه گلدیم

بیچاره ربابون غمینه هامی ملردی -----آغلاردی علی اصغره هر آن ننه گلدیم

عاشور بلا چائتدی الیم الدن اوزولدی -----سعد اوغلی وئروب لشگره فرمان ننه گلدیم

یول سالدیلا اخیامه طرف دشمن بی رحم -----خیردا بالالار ایلدی افغان ننه گلدیم

باشلاندی جدل قانه باتوب جنگه گئدنلر -----دوغر اندیلا اعضالری یاران ننه گلدیم

اصحابیلر اولده ائدیب جنگه رقابت -----یان یانه یاتوب جمله عزیزان نه گلدیم

نوبت یتشوب هاشمی اولادینه آخر -----اول یتشوب اکبره میدان ننه گلدیم

هیچ من دئمورم قارداشمون حالی نجیدی -----اسماعلینیه سولدی گلستان ننه گلدیم

قاسمده گئدوب عونیله جعفر ده یخلدی -----عباسه چاتوب ایلیه جولان ننه گلدیم

ایستیردی گئده قارداشمون رنگی سارالدی -----قوللارین اوپوب دیده سی گریان ننه گلدیم

امر ائتدی سو آل جنگ ائلمه اصغره خاطر -----قوی جنگ قالائولدی بو جیران ننه گلدیم

سو عشقینه بیر جوت قولینی بیر گوزی وردی -----شرمنده قالوب اولدی پریشان ننه گلدیم

سومشگینه اوخ دگدی چخوب جانی بدندن -----نهر اوسته یاتوب اولدی نگهبان ننه گلدیم

عباسیم ئولن لحظه حسینون بئلی سندی -----دشمن ائلدی عرصه ده طوفان ننه گلدیم

تک قالدی حسین بیرده کی گهواره ده اصغر -----قان ایچره یاتوب سئوملی طرلان ننه گلدیم

قالخزدی قوجاقینده کی شرم ایلیه دشمن -----اوچ پر اوخ ائیب حلقینی شان شان ننه گلدیم

اوخ دگدی علی اصغری حالدان حالار سالدی -----مظلوم آتانی ائتدی نواخوان ننه گلدیم

عزم ائتدی وداع ایلیه اخیامی حسینیم -----آغلاشدولا اخیامیده طفلان ننه گلدیم

چوخ زحمته آرام ائلدیم عورت اوشاقی -----ئوپدیم قوریان لبلری جان جان ننه گلدیم

تل اوستینه جن اولدوم اومولایه جلودار -----زینب نجه گور اولدی خروشان ننه گلدیم

جنگ ائتدی حسین من اونا تکبیر دییردیم -----سسلردیم حسین اللره قربان ننه گلدیم

آخر یخلوب قتلگهه قانینه بائتدی -----قاچدیم او چوخور یئرده شتابان ننه گلدیم

شمریله دوروب عرصه ده هنگامه اوجالدی -----من باخدوم او نامرده هراسان ننه گلدیم

ایستردی کسه قارداشمون باشینی تندن -----دوتدوم کسرین باغلانا پیمان ننه گلدیم

چوخ سعی ائلدیم قارداشمون کسمیه باشین -----چارم کسلوب اولمادی امکان ننه گلدیم

دشمن توکولوب مقتله آرامیمی آلدی -----کین اهلی ائدیب جسمینی عریان ننه گلدیم

اخیامه طرف حمله ائدیب لشگر کافر -----اخیامیم اولوب اوددا فروزان ننه گلدیم

قاچدی بالالار دشت وبیابانه داغلدی -----یغدوم اولاری باشیمه نالان ننه گلدیم

قولاریمیزه دوشدی بیزیم بند اسارت -----قسمت اولوب آخر بیزه زندان ننه گلدیم

بیر شهر یکی بش ایل اولار درس دئموشدوم -----گتدیم اورا من اوخشاما گویان ننه گلدیم

کول توکدوله باشلار میزه کوفه نین اهلی -----شرم ایلمدی کوفه ده نسوان ننه گلدیم

داش وردی او ماواده حسین باشینه عورت -----باش سندی آخوب صورتینه قان ننه گلدیم

من محمله وردیم باشیمی قانه بویاندوم -----اولدوم یارالی باش کیمی الوان ننه گلدیم

باخدی منه باش کوفه لیلر شاید اوتانسون -----سرنیزه ده تز باشلادی قرآن ننه گلدیم

مرجانه نین اوغلی بیزی زندانه سالوبدی -----رحم ایلمدی زاده شیطان ننه گلدیم

اورداندا ننه شامه طرف بیز سفر اتدوک -----ای کاش کی شام تز اولا ویران ننه گلدیم

چوخ ظلمی بیزه شامیده کین اهلی ائدیبلر -----ناظری دی فقط قادر سبحان ننه گلدیم

ویرانه اولوب مسکن اولاد پیمبر -----بوچرخ فلک اولمادی تالان ننه گلدیم

قالدوخ نچه مدتده او ویرانه مکاندا -----لشگر منه اولموشدی یتیمان ننه گلدیم

ویرانه ده بیر غمزه لی جیرانیم ئولوبدی -----او منزلی ایتمیشدی گلستان ننه گلدیم

جان وردی رقیه منی حالدان حالا سالدی -----اوللام اونا بودهریده مهمان ننه گلدیم

آزاد ائلدی قافله نی زاده سفیان -----یثربده ائدم سینه می سوزان ننه گلدیم

سن بیل ننه اوز عصمتووه اصغره خاطر -----غملیده گزور دردینه درمان ننه گلدیم

قسمت ائله تا اوغلو زوار اولا بیلسون -----چوخداندی  ملیر دیده سی گریان ننه گلدیم .

سروده شده توسط حاج علی نعمت زاده  از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

 گوهر گنج ادب پنج تنه مهپاره -----آسمان شرف ومعرفته سیاره

 

وصفینه طبعیلر عاجز دی قلم آواره -----گلشن معرفته لاله حمرا زینب

 

عصمت آیینه سی گلدسته تقوا زینب -----کعبه ی عشقیدی حجا جی صفا انجمنی

 

مدفنی قبله ی حاجتدی شفا انجمنی -----آدی سرشار محبتدی وفا انجمنی

 

زین اب زینت او صاف شه خیبر دی -----کیم حیادن دانشا زینب آدین ازبردی

 

قهرمان ثبت ائلیوب منصبینی خرده کلان -----اونی بیرعورته همتا ائلیور ساده دلان

 

تانیور رتبه ی والا سینی دوز عاشق اولان -----قهرمانی کی قویوب صفحه تاریخه اثر

 

شیرزن مشتریسی زینبی مقتلده گزر -----گرچه عورتدی شجاعتده ولی مین کیشیدی

 

آناسی فاطمه دن غیرتی اورگئمیشیدی -----اولماغا فاتح خضرا ائله زینب ایشیدی

 

حقی وارشیر اولا دنیاده ابوالفضل با جیسی -----وردی پرچم دل خضراده ابوالفضل باجیسی

 

بیر خانم کی صودامه فاطمه تک مادردن -----غیرتی ارث آپارا شاه ولا حیدردن

 

ئورگنه درس ادب محضر پیغمبردن -----عمریده همدم اولا هر گون حسین وحسنه

 

حقی وار زینت اولا اللی بش ایل پنج ننه -----بیر خانم کی دیل آچان لحظه ده قرآن اوخیا

 

ننه سیلن اوتوروب قارداشا کوینگ توخیا -----کربلا فلسفه سین محضر زهرادن آلا

 

ائله شایسته دی دنیاده ادی زنده قالا-----بیر خانم کی گوز آچا سینه ی پیغمبر ده

 

گوله قارداشی حسینون اوزینه بسترده -----ثبت ائده عشقینی زهرا اوخیان دفترده

 

نهضتون حقینی تبلیغ ائلیر یااتمز -----قارداشون عشقینه قول باغلی گئدر یا گتمز

 

بیر خانم کی باشنه قاره سالادورد یاشدا -----باغلیا یاره نی محرابیده منشق باشدا

 

اللی بش ایل باشخی همدم اولا قارداشدا -----کوفه ده قانلی باشون عشقینه طوفان ائلیر

 

باش ورار محمله سیما سینی الوان ائلیر -----بیر خانم کی وئره برنامه سینی شام انام

 

سرپرست ایلیه بیر عده اسیرانه امام -----رهگذرده باشنا کول توکه لر مردم شام

 

غضبیندن آلشوب جنگینی اعلان ائلیر -----کاخ خضرانی یخار نطقیله ویران ائلیر

 

بوخانم الی بش ایل عاشقیدی قارداشنا -----آغلیاردی خانمون اهل سما گوز یاشنا

 

دولانوب چوللری چوخ گلدی بلالر باشنا

 

شامیدن گر چه خانم جو روجفا گورمیشدی -----گلدی بیرگونده همان شامیده دیلدن دوشدی

 

ارییوب شمع فروزان کیمی خاموش اولدی -----قهرمان غربته آخرده هم آغوش اولدی

 

کاسه ی صبری اودم سنگ غمه توش اولدی -----بیر گوزی شامه باخوب بیرگوزی قارداش یولونا

 

وارنیازیم دئدی عباسیمون الان قولونا -----گوزیمی باغلیانیم یوخدی ابوالفضل ئولیرم

 

قلبیمه ناله لریم اوخدی ابوالفضل ئولیرم -----قلبیمه ناله لریم اوخدی ابوالفضل ئولیرم

 

یاقوزام طعنه وران چوخدی ابوالفضل ئولیرم -----گوزلریم یولدادی گوز تیکمیشم الان یولوا

 

گوزیمی باغلاماغا چوخدی نیازیم قولوا -----دئمورم شامیده برپا ائده سن بزم غزا

 

دئمورم باشیون اوسته آچاسان چترلوا -----دئمورم ساخلارکابیم منیم ای کان وفا

 

خواهشیم وار بو قرا کوینگه ال ورمیاسان -----گله سن غربت ارا زینبی قبره قویاسان

 

غیرتوندن چوخ اوزاقدی منی یالقوز قویاسان -----هیچ یار اشمور سنه زینبدن ابوالفضل قویاسان

 

سن منه عاشقیدون جامعه عشقی سویاسان -----سنی قارداشیم حسینون صود امر اصغرینه

 

قویما زینب ئوله یالقوز چک الون گوزلرینه -----چخمیوب خاطر زینبدن امان نامه سوزی

 

شاهون امر ائتدی گئدرسن ولی دولموشدی گوزی -----منه گوز آلتی باخان وقتیده آغلوردی اوزی

 

سنه من محضر مولاده مددکار الدوم -----آغلادوم قارداشما قالماغوا یارالدوم

 

ایندی درمانده دی زینب سنه امیدی گلور -----شامیده زینب نالان اوتوروب اشکین الیر

 

من همان زینبوم باخ فلکه بی کس ئولیر -----عوضین چخ ئولیرم آغلیانیم یوخدی منیم

 

یوللا قارداشیم حسینی محنیم چوخدی منیم -----عرض ائله شامه گله زینب نالانی ئولیر

 

باشی غمدن آغاروب عاشق ویلانی ئولیر -----شمع عمریم ارییور آتش سوزانی ئولیر

 

شامه بیر لحظه گلوب زینبه امداد ائلسون -----ال قویوب قلبیمه بیر یولدا اونی شاد ائلسون

 

سن کرم صاحبیسن زینبون امدادینه گل -----سوزی هر لحظه حسینون آدیدی دادینه گل

 

خسته دی شامیده آوراده دی فریادینه گل -----سنده غملی سوزوی یاز ائله بو مطلبدن

 

سروده شده توسط منصور عزیزاده  از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

در شایسته عصمت شرف اهل کسا -----خلف صالح زهرا ورئیس اسرا

آدی زینب آتانین زینتی کانون وفا -----گوز آچاندان ائلین خالقینه راز ونیاز

یری وار حضرت زهرا ائلسون شانینه ناز -----طفل دانشکده حضرت زهرا تاننان

سنی آز رتبه ده اما اوزی کبری تاننان -----بحر ماتمده دوشوب صبریده دریا تاننان

سینه پرورده ریحانه زهرا ای بتول -----ائلین عمر بویی هر نه مصیباتی قبول

کامل وعالم وبا عصمت وارزنده روش -----یتشوبدور اونا دنیاده حسینیندن هرایش

خانه کفری یخان منطقی آزاده منش -----قهرمان هدف وعشق وحیا زینبدی

وئره ن اسلامیله قرآنه جلا زینبدی -----اهل تاریخ ائدیبدی بوقیزی شیره مثل

قهرمان خلق ائلیوبدی اونی خلاق ازل -----گلمیوب عالمه گلمز بئله بیر نازلی گوزل

فخر ائدردی اونا دنیا بویی ختم نبوی -----اوزی خون خواه وسخنگوی شریف علوی

قهرمانلق لقبین ورمیش اونا حی قدیم -----یارادوب مریم وسارانی او بانویه ندیم

عالمه فرض ائلیوبدی اونی هر عقل سلیم -----نطقیده حیدره بنز ردی اوزی زهرا یه

جمع خلقتده تاپلماز اونا بیر همپایه -----داغدان ظالم وجباریلرین انجمنین

خانه ویران ائلین دهریده من من دیینین -----سندران جرعتیلن کفر وعنادین دهنین

شهدا قانینی جبار ومظالمدن آلان -----ریشه کفر وجفا پیشه لره لرزه سالان

دختر فاطمه الحق که حیالی ملکه -----بیرده نقاش جهان مثلینی هیهات چکه

یایلوب شهر تی دنیا بویی دوقوز فلکه -----ولی افسوس اوجا قامتینی اگدی محن

دهریده یوخدی بونون مثلیده غربتده ئولن -----جان وئرن وقتیده آغلاردی خانم حسرتیلن

گوزلریم یولدا قالوب یوخدی حسینیله حسن -----یدی قارداش باجسی جان ورودی یوخدی گلن

یوللا قارداش گله سن اکبریلن عباسی -----بلکه خوا راولمیابو شامیده زینب یاسی

گوزومی یاغلیانیم یوخدی حسین جان ورورم -----قلبیمون درد وغمین بو فلکه سان ورورم

گله سن جانیمی قارداش سنه قربان ورورم -----دئمورم شامه گلیب ماتمیمه آغلیاسان

وار امیدیم که فقط گوزلریمی باغلیاسان -----حشت وجاه وجلالیم بیلوسن اولدی تالان

آنام اوغلی باجوی یوخدی نیه یاده سالان -----بوغریب ئلکه ده یوخ دردیمه بیر ذره قالان

منه چوخ گوردی فلک دهریده بو گوز یاشیمی -----یغشوب سینه مه جان اختارورام قارداشیمی

فلک چوخدی گلایم نقدر آغلاموشام -----یدی قارداش گوزینی حسرتیلن باغلاموشام

سینم اوستینده اخا کوینگوی ساخلاموشام -----گل امانتدی آنام فاطمه دن ساخلاحسین

عوضینده باجوا لطف ائله سن آغلا حسین -----الی دورد ایل سنی قارداش چاغروب دیل دوداقیم

سسده دی جانوه آند السون حسین جان قولاقیم -----نه اولار شامیده بیر لحظه اولیدون قوناقیم

بوغازون یاره سینی بیرده اوپیدیم یار الی -----قارداشی اولمیانین دوزدی جمالی سار الی

 

سروده شده توسط اژدر بالش زر  از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

یا حسین چرخش گردون فره باخ زینبه باخ  -----چرخ بی عاریده عصیانگر ه باخ زینبه باخ

عشقیمون حاصلینی گور نجه تاراج ائلدی  -----گلشن عشقیده غارتگره باخ زینبه باخ

باغبانسیز باغمون میوه لری گوز یاشیدی  -----سوارور گوللریمی پرپره باخ زینبه باخ

منه چوخ گوردی فلک گوللریمه ناز ائلیم  -----یاندی پروانه ده خاکستره باخ زینبه باخ

سروتک قامت عباسیمی سندردی فلک  -----سروه باخ هیکله باخ پیکره باخ زینبه باخ

بدر کامل بالامون هاله سینه قان جالادی  -----زلفی چین چین دوزولن اکبره باخ زینبه باخ

بیریتیم اوغلو ماقان حجله سی بر پاائلدی  -----نوعروسون حالنا دلبره باخ زینبه باخ

باغمون تازه آچان غنچه سینی قویمادیلار  -----آلتی آیلوق صودامر اصغره باخ زینبه باخ

سنه من دلخوشیدوم دهریده چوخ گوردی منه  -----کشمکشلرده دل خواهره باخ زینبه باخ

عشقیمون مدرکینی قانیله امضاائلدوم  -----قتلگاهونده دئدیم خنجره باخ زینبه باخ

الیمی یاره لدیم قانووه قانیم قارشا  -----قان یازوب مقتلووه حنجره باخ زینبه باخ

خیمه مه اود ورانون خیمه وخرگاهی یانا  -----اود دییردی بو سوزی کافره باخ زینبه باخ

ایندی بو شهره قوناقوق باجی قارداش ایکیمیز  -----پایتخت باباموز حیدره باخ زینبه باخ

بو همان شهریدیبش ایل بولارا سرور یدیم  -----کوفه شهرینده حسین صفلره باخ زینبه باخ

ادبین درسینی اورگتمیشیدوم کوفه لیه  -----اونودو بلارادبی سوزلره باخ زینبه باخ

کوفه نون عورت اوشاقی منی تحقیرائلیور  -----سرنوشتیمده قرار گونلره باخ زینبه باخ

باشما کول توکن عورتلره من زینبیدوم  -----نایب منتخب کوثره باخ زینبه باخ

منه تعظیم ائلیردی بولارون هر بیریسی  -----ایندی رقاصه وخنیا گره باخ زینبه باخ

آدیمی کوفه اشیتسیدی دعا ایلردی  -----ایندی پیشوازه چخان کسلره باخ زینبه باخ

ال حنالی دایانوبلاریولومون اوسته حسین  -----صفت مردم خون پروره باخ زینبه باخ

سسلیوللربیزی اسلامه خرج ایلمشوک  -----بیزه کافر دیلیر یکسره باخ زینبه باخ

جدیمون امتی یاددان چخادوب کیمدی حسین  -----نیزه باشندا گزه ن رهبره باخ زینبه باخ

بولارا عصمتی تعلیم ائلین زینبیدوم  -----اینید باشمده اولان معجره باخ زینبه باخ

باشوین قانی آخور گوزلرآچماحسین  -----قان دولار گوزلره اشک تر ه باخ زینبه باخ

یارماسام باشیمی من عشقیده زینب دگولم  -----یارا باشیمده دییم بیر یره باخ زینبه باخ

باشینی محمله وردی چاغروب یا زهرا  -----باشمون قانی آخان قانوه قربان مولا

باش یاران یاخچی بیلر نیلدی زینب او زمان  -----اوجادان سسلدی ای شاه شهیدان منه باخ

باشمون یار ماغنون باعثی باشوندی حسین  -----باشمون قانی اولا یاروه قربان منه باخ

بوردا بیرایش  گوررم فاطمه احسن چاغورا  -----یرده تفسیرائلیوم سن اوخی قرآن منه باخ

آیه کهفی اوخی من اونی تفسیر ائلیوم  -----بیله لر عالم ارا زنده دی ایمان منه باخ

محملون چوبینه وردوم باشیمی شرم ائدورم  -----قوللاریم باغلیدی ای خسرو خوبان منه باخ

آچسالار قوللاریمی قوش کیمی طیران ائدرم -----قوزانا عشقیمیزه کوفه ده طوفان منه باخ

نقدر داش اولا بو شهریده وررام باشما  -----یارامین حدی اولا یاروه همسان منه باخ

نیزه ده سن دوراسان باشوه یردن دو لانام  -----اوجادان سسلیم آی زینت جانا ن منه باخ

قنادیم اولسا اوچوب نیزیه معراج ائلرم  -----باجی قارداش دایاناق نیزه ده بیر آن منه باخ

بوغازوندان توکولن قانوی بیر یولدا ئوپم  -----باخاسان گوز گوزه زینب دییه جان جان منه باخ

یاناسان شمع کیمی باشوه پروانه اولام  -----دوشم آخر من ایاقونده وئرم جان منه باخ

نه ائدیم قوللاریمی آچماغاقادر دگولم  -----یوخدی چارم دولانام باشوه هر آن منه باخ

سنه باخدوقجا اخا نطقیده زینب قزشور  -----ائلیوب کوفه ده کی حاکمه طغیان منه باخ

قویمارام تا نفسسیم وار علم دین یاتسون  -----گزورم شهریلری زار وپریشان منه باخ

طلقا زاده لر ین کاخینی ویران ائلرم  -----بیله لر ئولمیه جک نام شهیدان منه باخ

بوقرا کوینگ اولار قبره گدونجک کفنیم  -----آغلیور منله سنه قادر سبحان منه باخ

هارایول سالسا باجون هیئتی بر پاائلیر  -----حشر اولونجان قالاجاق گوز یاشی عنوان منه باخ

شیعه لر نوحه دیوب باشه وراللار‌آدوه  -----غملی هر لحظه گزر دردنیه درمان منه باخ

 

سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

زینب ای سر گشته لر سر گشته سی  -----ای مصاف خیر وشر آشفته سی

ای بها خلق ایلین آیندیه  -----ای جهانین سیر ائدن آینده سی

آسمان عصمت آی صبر الدوزی  -----صبرین آی خلقتده کی پرونده سی

سن متانت داغنون تفسیریسن  -----ای وقارین دهریده زینبده سی

خشم وطوفان طبیعت سنده وار  -----شیر زن یوخ شیر مردین زنده سی

گلمیوب گلمز مثالون عالمه  -----حشر اولونجا سنسن عشقین بنده سی

کیم سنی بیچاره سسلیر نقصی وار  ----- ای شجاعت کشورین گوینده سی

خیبری فتح ایلیوب حیدر بابون  -----سنده الدون کربلا رزمنده سی

ای شهامتده ابوالفضل اوخشاری  -----ای علمدارین گوزل برزنده سی

یازمارام مظلومیسن سهو ایلیم  -----کیم یازوب عشقین اولوب بازنده سی

باغبانسن سن شرافت باغنه  -----ای حیا وعفتین آکنده سی

باخ مقامه حیدره زیبنده سن  -----حیدر اولدی عشقوین جوینده سی

سن او کس سن درسوی زهرا وئروب  ----- مخزن الاسرارین آی دلبنده سی

عشقه دم وردون مسیحا گوزل  ----- ای مسیحا عشقنون پوینده سی

ایندیده تل اوسته وار یورقون سسون  ----- اولسا عشقین قلبیده ن بیننده سی

شامه پرچم ورماغون بیر جنگیدی  -----تاجهان وار ثبت اولوب حقین سسی

کوفه نون لعن ایلدون اشرارینه  -----کوفه اولدی خلقتون شرمنده سی

سن دئدون گولمک حرام السون سیزه  -----گولمیوب مین دورد یوز ایلدی بیر کسی

قالمیوب خضرا کاخندان بیر اثر  ----- قبروین چوخدی ولی سر زنده سی

تلیدی ویرانه دی خضراکاخی  ----- گورنولوب ویرانه نون آینده سی

سن وران پرچم اسور صبح ومسا  -----غملیلردی عشقوین گوینده سی

 

سروده شده توسط حاج قادر دهقان از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

زینب که آدی ثبت اولونوب دفتر عشقه  -----وار علتی جان بذل ائلیوب پیکر عشقه

عشقین آغاجین باغ ولایتده سوواردی -----همراهیدی هر روز وشبی سرور عشقه

عشقین سوزی زینبله اولوبدور متولد -----اونان دوغولوب پخش الونوب کشور عشقه

وارحقی دئسم عشقی بو زینب یارادوبدی -----چون اللی بش ایل همدم اولوب داورعشقه

بو چرخ فلک هرکسه بیر قورقی قوروبدی -----بختینده یازوب زینبی نام آور عشقه

آرامش جان رح وروان ختم رسوله -----وصلیدی ئورکدن آدی پیغمبر عشقه

اول شیر یکی خیبر ده وروب مرحبی بولدی ----- زینب چاغروب وردی اوزون خیبر عشقه

گر شاه فتا اسوه دی انفاس زمینه -----زینت یارائوب زینب آدی حیدر عشقه

زین ابیدی اب اونی آغوشه آلاندا ----- اوخشاردی کیچیک سنیده نیلوفر عشقه

بیر دوشدن اموب صود اونی الله بگنوبدی -----تعریفی کتا بینده یازوب کوثر عشقه

بیر قیز اونون درسینی زهرا وئره هر گون -----گور نقص قویار سیر ائلسه معبر عشقه ؟

الحق بو خانم مکتب زهرا نی اوجاتدی -----بیر مکتب عالی یارادوب مادر عشقه

اوچ سنیده بیرگون آیلوب صبح زمانی -----آغلار گوزی معلوم اولونوب دلبر عشقه

هرقدر سوروشدی ننه سی دردینی اوندان -----رام اولمادی گوز یاشی آخوب سردرعشقه

پیغمبر خاتم اشیدیب ناله صدا سین -----فورا چاغروب فاطمه نی محضر عشقه

ورزینبیمی سیینه مه آرام اولا زهرا -----دردین سوروشوم سویلیه تا ازبر عشقه

آغوشه آلوب حضرت خاتم یوزین اوپدی ----- سسلندی قیزیم دردوی ده رهبر عشقه

عرض اتدی بابا خوفیلی رویا منی دوتدی ----- گوردیم که اسیر باد خزان محشر عشقه

وحشتلی یریدی او را طوفان اسیلیر دی -----گویا که قیامتدی قیامتگر عشقه

چولدن چوله آواره گزوب دردیمه یاندیم ----- تاپدیم بیرآغاج حامی اولا منظر عشقه

طوفان ولی سندردی اونون قول قانادندا -----دوتدوم آغاجی لنگر اولالنگر عشقه

بیر سهمیی یل نخلی آلوب مندن آپاردی -----دوردیم یوخودان یاندیم آتا آذر عشقه

فرمایش ائدیب زینبه ای روح  وروانیم ----- صبر ایله قاباقلاردا اولان اخگر عشقه

رویاده کی گوردون آغاجی ختم نبیدی -----زهرا وعلی جوت بالا بال وپر عشقه

من ترک ائدرم سیزلری بو دار فناده ----- توش الیجک چرخ سیزی کافر عشقه

زهرا وعلی آتش ظلمتده یانار لار ----- حقینده سالالار بالامی مجمر عشقه

قول باغلی آتون گورسه که زهرانی ورولار ----- قان آغلیاجاق آهی چیخایاور عشقه

مسماریله زهرا قیزیمون واردی جدالی ----- ال یاره ئرک یاره دوشر بستر عشقه

سیزلر یغشوب فاطمه نی دفن ائلیر سوز -----حیدر اوتانار باخماغا اشک تر عشقه

بی کس بابوی کوفه ده محرابه یخالار ----- قان اوج ائلینده اوتورار منبر عشقه

قلبین حسنین زهر جفائیله بیچه للر ----- قانی توکولر فاطمه مثلی در عشقه

اما بو حسنیکی اونا چوخدی علاقون -----وارچوخلی مصیباتی اونون اظهر عشقه

هربش نفرین سن غمینه آغلیاجاقسان ----- صبرایلیه قیزیم هر نه بلاده بر عشقه

صبرونده سن ایوبیده مغلوب ائلینسن ----- صابر سنی خالق یاادوب مظهر عشقه

دوز چیخدی پیمبر سوزی چرخین ایشی دوندی---- غم قافله سی قوشدی اوزون دختر عشقه

پیغمبریله فاطمه ترک اتدی جهانی ----- محرابیده حیدر قوشولوب همسر عشقه

طشت ایچره حسن توکدی جگر آغلادی زینب ----- دورد قاره سالوب باشه چاتا انور عشقه

دفن اولدی حسن اللرینی قوزادی حقه -----گورستمه دخی باغلیا گوز خواهر عشقه

گوز باغلامادی لیک بویوک محنته قالدی ----- بیرگون ساتاشیب عمر یده غارتگر عشقه

هر دردوبلا گلدی خانم تلیده دوردی ----- گودالیده اما دندی صورتگر عشقه

آخر نه بلا اولسادا اندازه وار الله ----- زینب نجه باخسون بو سیاق بی سر عشقه

گه لیلیه سس قوشموشام اکبر قاباغندا ----- گه آْغلاموشام لیلی ایله اکبر عشقه

اصغرله ربابین محنی قدیمی اگدی -----بو سینه ده لایلای دئمیشم اصغر عشقه

عباسیمی بیللم نجه نهر اوسته بیچیبلر ----- شرمنده لیگینده یخلوب پادر عشقه

قارداشیمی تل اوسته کمان قدینی گوردیم ----- عباسی ئولن لحظه چاتوب آخر عشقه

امیدیم حسینیه باشی اللری گزدی ----- آتدیم اوزیمی بوسه ورام حنجر عشقه

شمریله مقابل دایانوب جنگیده دوردیم -----زهرانی چاغیردیم یاپوشام خنجر عشقه

قانیم آخیلیب دامدی حسین سینه سی اوسته ----- قان وردیم آدیم ثبت اولونا مصدر عشقه

بیر من قالورام بیرده بویورقون بالا قیزلار ----- رحم ایله اوزون یوللاری بوشهپر عشقه

دشمن نقدر قمچی ورا معجر آپارسون ----- وره م جانمی چاتمیا آل معجر عشقه

یاز غملی که زینب دوگولوب معجره خاطر ----- معجر آدینی ثبت ائلیوب دفتر عشقه

 

سروده شده توسط منصور عزیززاده از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

شعر ترکی از حضرت زینب س

یاتما گوزلیم زینبه وقت سفر اولدی ----- دور سال یولایورقون بالالار خونجگر اولدی

یاتدون قوری یرده باشما گلدی بلالر ----- قوی عرض ائلیوم مجنتیمی سربسر اولدی

دشمن سنی ئولدور دی منی چوللره سالدی ----- غم یورقونی آواره بو چولده ملر اولدی

آت سالدی قوشون خیمه لره قاچدی اوشاقلار ----- هرکس قویوب یوز بیر طرفه دربدر اولدی

گون بائتدی اوشاقلاری ولی تاپمادی زینب ----- دنیا دولانوب باشنه گوزده کدر اولدی

گه نهر فرات اوستینه گه مقتله قاچدیم ----- عباسیم ئولن یرمنه قارداش گذر اولدی

گوردوم کیچیلن قدینی تپراقه یخلدیم -----دای سن دئمه بیلدیم که اوشیره نلر اولدی

چائتدیم سوا قارداش سو با خوب حالیمه یاندی ----- شرم ایلیه دئدیم باخما گلابیم هدر اولدی

اصغر سنه یالواردی اونی بوش یولا سالدون -----عطشان سو کنارینده ملر صود امر اولدی

گون بائتدی حسین اللریم هر یردن اوزولدی ----- ظلمت گجه سی زینبووه چوخ بتر اولدی

تل اوسته دوروب سسلدیم آی مظلوم اوشاقلار ----- مندن آرالی قالمیون عمریم هدر اولدی

گل نازلی رقییه سنه لایلای دییرم من ----- عمون سنون هجرونده بالا خونجگر اولدی

گلسون سنی آغوشیمه آللام او پرم من ----- بو چولده دولانما بالا زینب ملر اولدی

لشکرده منیم حالیمه آغلوردی حسینیم ----- سعد اوغلی بیلوب مطلبی بزم دیگر اولدی

قانلی باشوی نیزه ده میدانه وروبلار ----- ظلمت گجه سی گوردوم او دمده سحر اولدی

شمع یاندی اونون عشقینه پروانه ملشدی ----- جمع لشدی قاچانلار باشوا چوخ نظر اولدی

بو مطلبی سعد اوغلی گوروب کامینه چائتدی ----- سسلندی جماعت بودا آیری ظفر اولدی

هر مرددنی بیراوشاقین دوتدی قولوندان ----- اللر که گئدیب قمچی لره گورنلر اولدی

وردیم اوزیمی معرکیه قیزلاری آلدیم ----- فاش ایلمورم زینبه چوخ چوخ خطر اولدی

یغدیم اولاری بیر پاره چادر ده برادر ----- یورقون بالالار باخدی منه دیده تر اولدی

هر بی بالانین گوگلین آلوب یوخلادا بیلدیم ----- مظلوم قیزوون آهی ولی چوخ کسر اولدی

ایستیردی یاتانازلی قوجاقیمده رقییه -----بیردن گوز آچوب سسلدی عمه سحر اولدی

تزاولسا سحر من بابا می گوره م آی عمه -----من بیلمورم آخر بونجه بیر سفر اولدی

اکبرده گئدنده دئدی گلم بو سفردن ----- یول تاپمادی گلسون اونا حتما خطر اولدی

گوزیوممادی بیچاره بالام صبریمی آلدی ----- هر آن سنی ایستیردی منه دردسر اولدی

جمع ایلموشم جمله اسیرانی حسینیم ----- باخ زینبه بیرعده اوشاق بال وپر اولدی

یاتما یارالی دور منی میندیر دوه اوسته ----- آخر باجوون قسمتی بوردان گدر اولدی

سن اکبریلن اسغر وی ساخلا یانوندا ----- زینب قالا چوللرده قضادن گلراولدی

من شامه گئدوم سن بو بیابانیده دفن اول ----- سینم سنون عشقوندن بلایه سپر اولدی

قوی بیر دولانوم باشوه زهرا عوضینده ----- زهرا ده دوشوب چوللره قارداش ملر اولدی

من نوحه دیوم قارداشما سن منه آغلا ----- قسمت باجوا عمریده اشک بصر اولدی

گور چرخ فلک زینبی نه حاله سالبدی ----- عالمده پناهگاهی فقط بیر نفر اولدی

تبداریدی ناخوشدی اودا قلبی شکسته ----- سجاده گلور تک امیدیم بی پدر اولدی

باشون منیله حمل اولونور کوفه وشامه ----- جسمون ولی گودالیده زیر وزبر اولدی

هرباشووه باخدوقجا حسین وای دییرم من -----باشون یانا عاشقلره یاخچی ثمر اولدی

باشونده کی خنجر یاراسی واردی الیمده ----- منلن سنه بو شمردن آخر اثر اولدی

سینونده کی اوخ یاروه قربان اولا زینب ----- اوچ پر اوخ اوپن سینوه اصغر گهر اولدی

لطف ایله حسین نوحه دیوب شعر یازانلار -----غملی کیمی عشقونده دوشوب دربدر اولدی

 

سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

هر که به هر جا رسد از کرم زینب است

هر که به هر جا رسد از کرم زینب است
بوی خوش کربلا از حرم زینب است
طیّ زمان ها نرفت یک اثر از پرچمش
ملک سلیمان که نیست ، این علم زینب است

 

پایه ی عرش خدا می شود الحق بنا
روی دو چشمی که جای قدم زینب است

آنچه به عرش خدا حک شده با خط عشق
نام متین و خوش و محترم زینب است
جن و ملک نوکرش ،  طائر در محورش
شیعه ی اثنی عشر ، هم قسم زینب است
ظهر عطش ، قتلگاه ، آه ، نوائی رسید ...
حضرت ارباب، خود ، محتشم زینب است
روضه بخوان روضه خوان روضه ی قدّ کمان
اوج همین روضه ها قد خم زینب است


سروده جعفر ابوالفتحی

شعر ترکی از حضرت زینب س

نجه کی اوز باباسینه زهرا

افتخاریدی مثل  جان اولدی

قیزی زینبده گوز آچان گوندن

زینت  میر مومنان اولدی

 

تا جهانه خانم  قدم قویدی

گوزلر اولدی جمالینه روشن

دولدورب شوریله امامت ائوین

گوردی هر کیمسه شادمان اولدی

 

عالمی دولدوروب محبتله

آغلادی داغلیئب اورکلرینی

اولمیوب لحظه ساکت هر نقدر

اوخشیان لالای چالان اولدی

 

بیر کسه آچماییبدی گوزلرینی

تا آلیب دی  حسین قوجاقینه

بلبل آلدی او دم گولون عطرین

یارین عشقینده نغمه خوان اولدی

 

 گل کیمی دوشدی الدن اله

هر باخیشدان ایچیب بیرآز  اما

 تا چاتیب کوی عشق تشنه سینه

جام وحدت ده همزبان اولدی

 

عشقه صاحب اولوب باجی قارداش

وصفینه یوخ قلمده توان

بومحبتده یاریله یولداش

نه گلیب نه دیوب یازان اولدی

 

آنالار دوغمیوب اونا همسان

او گولی فاطمه بجرتمیشیدی

ایلوب جرعه نوش ایوبی

صبری بیحد و بیکران اولدی

 

 گچدی گونلر ورقلنیب تاریخ

بوی آتیب باغ مرتضاده خانیم

 مکتب عشقده اولوب استاد

صاحب قدرت بیان اولدی

 

 گون دولاندی رجب آیین

آخیری آیرلوب آناسیندن

 دولانیب قارداشیلا کرببلا

دشتنیه چاتدی میهمان اولدی

 

 کربلا دشتی  اولدی عاشورا

گجه نی  صبح ائدوب مجاهدلر

 روبرو اولدی نوریله ظلمت

بیله فکر ایت کی حشر عیان اولدی

 

گئجه نی صبحه جک خانیم باخدی

دویا بلکه بیر آز حسینوندن

عطشین آرتیریب قران صوتی

بیلمدی هئچ سحر هاچان اولدی

 

 سحرون تا آچیلدی گوزی

گون خجالت اولوب اوجالماقدان

جنگ باشلاندی اول بلا دشتی

قوزانیب غم توزی دومان اولدی

 

 باغلانیب سو یولی جفاییله

دیل  دوداقلار یاپوشدی بیر بیرینه

 گتدی سقا فراته سو گتوره

سو قضادن دولاندی قان اولدی

 

 عزتیله مسافرین یولونا

سو یوخیدی اورک قانین جالادی

 دالیجا ایله باخدی حسرتیله

یازیلیب شعرلر دیوان اولدی

 

 تاریخین ان بویون  بورویوب

آیریلیق چاقی صحیبتین خبری

 التماس ایلوب  نماز شبه

 قارداشی مقتله روان اولدی

 

 هر نه گوردی نه اولدی اوگون

خانیم حقین یولون گوزل گوردی

دین یولوندا آخان قانلار

 خانما قدرت و توان  اولدی

 

یاره اوسته ن ویرلدی یارا

بورونوب یارییه    مجاهدلر

بیر به بیر پرپر اولدی گلشن عشق

کربلا دشتی گلستان اولدی

 

دولانوب کربلا چولونی

یوخودی بیرجه مرد آزاده

خنجر آلتیندا گوللری سولدی

هریانا باخدی قلبی قان اولدی

 

شیرزن شیرزن بجرتمیشدی

یوخسا اول یامان چاغدا

جراتیله یالین خنجر

قتلگهده مگر دوتان  اولدی

 

کیمده جرات واریدی ال باشدا

یول آچا قتلگاهه لشگردن

بیر بولوک تشنه غصه لی حرمه

قانلی صحراده پاسبان اولدی

 

قان ایچینده گورنده خانم

ایاق التدا گولی اولور پرپر

 تاپمادی درده آیری بیر چاره

یارالی جسمه سایبان اولدی

 

ال اوزوب جمله یار و یولداشدان

اولمادی سس ویرن سسینه

ایله سسلندی یا رسول الله

شعله آهی یاندیران اولدی

 

 

قان توکن لر توکولدی خیمه لره

اود ویریلدی یانان اورکلرینه

اوتا پروانه تک ویروب شهپر

جان جانانه جانفشان اولدی

 

گوردی کی خیمه ده امام زمان

عطش و غصه دن توانسیزدی

 اوزونی یانار اوتلارا آتدی

حجت اللهی  قورتاران اولدی

 

او چولون ماجراسی بیرطرفه

آلتی ایلیق بالاسی بر طرفه

اوخلاناندا ستمله گول بوغازی

قارداشا همدم اول زمان اولدی

 

کربلا ماجراسی قورتاردی

کوفه نون ابتلاسی باشلاندی

 نیزه باشینده داشلانیب باشلار

یرده  قزلار داشا نشان اولدی

 

 قلمیم تیترمه ایتیرمه اووزن

باخ علینون قیزیندا غیرته سن

اولدی محنت شریکی قارداشینا

پرچم دینی ساخلیان اولدی

 

 ناگران اولدی کوفه وضعیندن

باشلادی مرتضا کیمی خطبه

بت لاری سیندیربدی ابراهیم

ضربه سی خصمه جانستان اولدی

 

کوفه ده طعنه ایلدی دشمن

نجه گوردون حقیله قارداشیوی

ویردی بیر سیندیران جواب اونا

خوش بزه هر نه امتحان اولدی

 

تا گوروب یوخلیوبدی کوفه لیلر

های ویروب عالمی اویاتدی  خانم

بیلمیرم نیزه ده نه گوردی  ولی

آلیشب یاندی ناتوان اولدی

 

 دیدی ای زینبین دوتولمش آیی

نه یامان وقته دادیمه گلدون

 هچ بله صحنه نی اینانمازدیم

نیزه باشی سنه مکان اولدی

 

سسیوه لحنیوه علاقم وار

 دیمیرم  هیچ ولی منی دیندیر

بیر دانیشدیر بو سینمه سیخیلان

قزوون طاقتی تالان اولدی

 

اوخی قرانی نیزده قارداش

تا وارام من وارام سنه یولداش

گلرم عشقویله من بیر باش

هر یئره کی باشون روان اولدی

 

هلهله ایلیوردی کوفه لیلر

اوره گین یاندیراردی خاطره لر

چاره سیز دردینه اوحالدا دوا

نیزه دن باشلانان  قران اولدی

 

 ایشیدیب بیر حجازی سس بیردن

اوخویور کهف عشقی ازبردن

 قاناد آچدی دوباره جان تاپدی

 دلبرین گوردی شادمان اولدی

 

 گرچه  آز وقتیده قوجالدی خانم

گون به گون اوج ائدیب اوجالدی خانم

 پرچم حقی وردی شاماته

سیندیریب ظلمی قهرمان اولدی

حضرت زینب(س)

 

ترک ائدور آز قالور حسین تیره جهانی زینبون

گوزلری آختارور سنی فاطمه جانی زینبون

 

اللی بئش ائیلدی سایه لطفوه دالدالانمیشام

عشقیوه دستگیر اولوب شهرلری دولانمیشام

شمع یانوب خموش اولار منکه همیشه یانموشام

اللی بئش ائیلده سونمیوب سوز نهانی زینبون

 

آزقالوری یومولماقا اشک تری آخان گوزوم

میلۀ غصّه سُرمه سین کیپریگینه یاخان گوزوم

قتلگهونده نعشیوه حسرتیله باخان گوزوم

منتظروندی دیدۀ اشک فشانی زینبون

 

شامه اوزاقدی کربلا چوخدی اگر چه فاصله

سن آقاسان اوزاق یولون زحمتینی قبول ائله

بیر یول ایشیم دوشوب سنه گلمسن ایلرم گله

غملی باشین دیز اوستونه یوخدی آلانی زینبون

 

من دئدوم عمرومون گلی عزّتیلن سولار حسین

تربتیوی ئوپر باجون جام صفا دولار حسین

غصّه لی روحی غصّه دن اوردا خلاص اولار حسین

گورمدی جان وئرن زمان کرب و بلانی زینبون

 

سوز غمونده قلبیدن عود کیمی آلیشمیشام

هاردا دئیوبله آدیوه خارجی من دانیشمیشام

هاردا سالوبلا مشکله عترتیوی چالیشمیشام

عزّتیله دولاندیریب آل عبانی زینبون

انور(ره

شجر باغ شهامتدی حسینون باجیسی

شجر باغ شهامتدی حسینون باجیسی ----- سوسن گلشن عصمتدی حسینون باجیسی

سوسن گلشن عصمتدی حسینون باجیسی-----داماریندا دولانور حیدر کرار قانی

سوزبودی گوز دولی غیر تدی حسینون باجیسی ----- علمادندی بوسوز چنگ ورون دامنینه

مشکل اولسا در حاجتدی حسینون باجیسی -----شعله عشقینه پروانه سیاق جنگ ورار

آتش ناره هم الفتدی حسینون باجیسی ----- شرف آیینه سی تفسیر مقامات حجاب

پرتو شمس نبوتدی حسینون باجیسی ----- جمله نسوانه وئرن درس وقاریله ادب

مکتب عشقیله عفتدی حسینون باجیسی ----- ننه دن ارث آپاروب باب کرمدی قاپوسی

برج ایثاریده رحمتدی حسینون باجیسی----- الی دورد ایل دانشان حق وحقیقت سوزینی

پنج تن لفظینه قامتدی حسینون باجیسی ----- آتاسی زنده ائدیب اصله یازلموش عدلی

عمدیده متن عدالتدی حسینون باجیسی ----- شیریدن شیر اولی حیدر دن اونی ارث آپاروب

ناطق حق وحقیقتدی حسینون باجیسی -----کوفه شهرینده دوران وقته رئیس اسرا

گوردیلر مهد شجاعتدی حسینون باجیسی ----- آغاران زلفی کمان قدینی آرایش ائدیب

گوئیا کوه صلابتدی حسینون باجیسی ----- آغاران زلفی گل صورتینه سنگر ائدیب

قامتی نقش مصیبتدی حسینون باجیسی ----- دولانور گه گوزی اطرافه گهی لشگر ینه

پوزولان قیزلارا قدرتدی حسینون باجیسی ----- دیل آچوب تهمته دروازده هر عورت اوشاق

هدف تیر شماتتدی حسینون باجیسی -----سسلنور قیزلارینا جانوزه عموز قربان

قورخمیون تاکه سلامتدی حسینون باجیسی ----- پاپشون بیر بیروزه آیه نصرت اوخیون

دشمن کذب وریاستدی حسینون باجیسی ----- عیبی یوخ بی کسون عالمده کسی آللهدی

معنی صبر ودیانتدی حسینون باجیسی ----- قویمارام قمچی دگه سیزلره تاجانیم وار

سپر هر غم محنتدی حسینون باجیسی -----قارداشیم یوخدی اگر زین العبادیم واردی

گرچه قارداشینه حسرتدی حسینون باجیسی ----- یوخ ابوالفضل گوره زینب نه یامان درده دوشوب

نجه مشمول اسارتدی حسینون باجیسی ----- کوفه ده گورسه منی زار وپریشان گزورم

دییر امید امامتدی حسینون باجیسی ----- ولی افسوس اونون گوزلرینه تیر دگوب

باخمیور غمدن علامتدی حسینون باجیسی ----- قورخمیون بیر دفعه سسلنسم ئورکدن قارداش

گورونر صاحب قدرتدی حسینون باجیسی ----- قربانام غیرتینه بیرحالا دوشدی باشی

گورمدی نیزه ده غیر تلی باجی قارداشی ----- کیمه امداده گئدوم شهر بلا واردی هارام

یاوریم اهل حریم دوره ده دشمندی تمام ----- قارداشیم حق دئدی حق اوسته باوب القانه

بومسلمانلارا خاطر ائلدی خون وقیام ----- بیر دیین یوخدی جماعت بو شه بطهادی

شهروزه گلدی اونا ورمدی بیر کیمسه سلام ----- حرمتین سندرسوز نیزه ده باشین ورسوز

وره لر نیزه نی باشینه خرامان دولانام ----- اسرایه خانم ایلوردی بو دیللرله کمک

بیر عجوزه او زمان آلدی الیندن آرام ----- گوتوروب بیرداشی وردی شه بطها باشنا

تازه دن قانیله الوان الونوب راس امام -----زینبون قلبی سخلدی چاغروب آی قارداش

یاره لی قلبه فزون اولدی گنه تازه یارام ----- یاماسام باشیمی عشقونده حسینیم ئولم

چاره یوخدی باشیمی محمیله فی الفوری ورام -----سنه داش یاره دگه من اوتورام محملده

باشوین قانی آخا من الی قوینوندا باخام ----- گوردی قلبین غم آلوبدی ضرباندان دایانور

قوریان لبلرینه ذکر حسین ائتدی کلام-----محملین تخته سینه دوردی تیمم ائلدی

سالدی بیرلرزه سماواته او بانوی گرام ----- دئدی کلثومه باجی ساخلارقییه بالامی

بلکه آسوده سنق محملین اوسته دایانام ----- اوجادان سسلدی قارداش قانوه قربانم

منی یاندردی غمون اولدی گونوم ظلمیله شام ----- ناگهان وردی باشون محمله سسلندی حسین

قرمزی قانیله آق پرچمه من جان یازارام ----- تا اولاق بیز باجی قارداش بیر علامتده نشان

آنا مابو یارالی باشیمی سوغات آپارام  -----دشمنیم رحمه گله قوللاریمون بندین آچا

محمل اوستن اوزیمی تپراقه فی الفوری آتام ----- سورونم یوز گوزیمون قانی سالایرده اثر

سن اوجا یرده من آلجاغدا بو محنتده یانام ----- دوزرم هر محنه قالمارام اصلا دالیا

بیله سن هر نه بلا گلسه سنه منده وآرام ----- کاش وره قدرت اوچماق منه خلاق ازل

منزلون نک جدادر اورا فورا پرآچام ----- ئوپدیگیم یردن اگر بیرده ئوپم دینجلرم

نیلیوم بنده سالوب زینبی بو قوم ظلام -----نه اولار بیرده گلوب زینبی آرام ائده سن

باشوین قانینی گوز یاشیمیله بوردا یووام ----- دولاناق بیرده بو شهری کچن ایام کیمی

بیله لر کوفه لیلر زینبم آزاده مرام ----- بو همان شهریدی غزتله گزردی زینب

نجه انصافیدی بازاریده آواره دورام ----- اوخی قرآن باجون ئولسون سوزوه مشتریم

ونر رم نهضت خونینوه هر یرده دوام ----- گزرم شهریلری اتمرم البته گله

هر معابرده سنه مجلس ماتم قورارام ----- کوفه وشامیده اهریمنی رسوا ائدرم

 

سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شهرستان پارس آباد

تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیام رسان کربلا

زینبی و عصاره ی زهرا

گرچه ما را ز نسل غم خواندند
عاشقت را چه محترم خواندند
با تو از شوکت علم خواندند
هرچه خواندند از تو کم خواندند

زینبی و عصاره ی زهرا
اولین استعاره ی زهرا


می زنم از ولای تو ساغر
می زنم پای باورت پرپر
می نویسم تو را به دیده ی تر
نیست از تو کسی حسینی تر

چون حسین ات عجیب خواهری است
کار تو تا همیشه دلبری است


وارث عز مرتضی بودن
صاحب حسن "هل اتی" بودن
یعنی از نسل "لافتی..." بودن
بنده بودن ولی خدا بودن

تا که دریا به کوزه جا نشود
حق والایی ات ادا نشود


لطف تو دید حال زار مرا
از دلم خواند اضطرار مرا
به کجاها کشاند کار مرا
خنده ای زد طناب دار مرا

تیغ طعنه ست؟ حاضرم با تو
من مسلمان و کافرم با تو


باور از توست یا تو از باور؟
محشر از توست یا تو از محشر؟
بنده گر خوانمت شوم مضطر
گر خدا خوانمت شوم کافر

متحیر شدم ببخش مرا
ای خدای خودم ببخش مرا


این عجب نیست زیر این پرچم
عارفان، عالمان و اهل قلم
بنشینند، مات، با قد خم
پای درس مدافعان حرم

پسران، هاشمی نسب شده اند
مادران، مادر وهب شده اند


پر زدم، عشق، آسمانم شد
تا به معراج حق نشانم شد
دردسر، لکنت زبانم شد
شام و کوفه بلای جانم شد

داغ، گرچه غم اسارت توست
همه جا صحبت از امامت توست


گریه های مدام با تو چه کرد؟
کینه ی اهل شام با تو چه کرد؟
سنگ از روی بام با تو چه کرد؟
خون راس امام با تو چه کرد؟

حرف ها پشت ناله کشت تورا
حال و روز سه ساله کشت تورا


»عمه! می سوزه پام، خسته شدم
نمی خوام راه بیام، خسته شدم
نمی بینه چشام، خسته شدم
من بابامو می خوام، خسته شدم

هی می پرسن که این سه ساله چشه؟
خب بابام نیست نازمو بکشه«


باز در اضطراب می افتم
پای طفل رباب می افتم
در دل پیچ و تاب می افتم
یاد بزم شراب می افتم

...هدیه می داد، جنگ را برده
من بمیرم، سکینه جا خورده.

شاعر: وحید پولایی

حضرت زینب(س)-وفات   

 

همه رفتند و من جا ماندم ای دوست

ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست

چرا رفتی مرا با خود نبردی

ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست

***

ببین از داغ تو خیلی شكستم

شكستم كه چنین از پا نشستم

شكسته دشمنت از بس دلم را

چنان گشتم كه نشناسی كه هستم

***

به یادت در نوای آب آبم

چنان تو زیر تیغ آفتابم

تو راحت خفته ای در خانه ی قبر

ولی من از غمت خانه خرابم

***

لباس تو در آغوشم برادر

صدایت مانده در گوشم برادر

تو ماندی بی كفن بر خاك صحرا

چگونه من كفن پوشم برادر

***

ببین در دیده سوی دیدنم نیست

توان دادن جان در تنم نیست

چنان آبم نموده آتش تو

گمانم جسم در پیراهنم نیست

***

من وكابوس شمشیر و تن تو

تماشای به غارت رفتن تو

تو را سر نیزه ها بردند و مانده

برای من فقط پیراهن تو

***

سراسر نیزه میبینم به خوابم

سر و سرنیزه میبینم به خوابم

همین كه پلك بر هم می گذارم

تو را بر نیزه میبینم به خوابم

***

دلم هر روز سوی نیزه میرفت

كه خونت در گلوی نیزه میرفت

چه می شد مثل سرهای شهیدان

سر من هم به روی نیزه میرفت

امام زمان(عج)-مناجات-حضرت زینب(س)-وفات

 

 

هی داد می زنیم که از تو نشانه نیست

یک روز می رسی تو و جای بهانه نیست

یا عرض حاجت است، و یا که شکایت است

آقا ببخش اگر غزلم عاشقانه نیست

خوشحالم از فراق تو شعری سرودم و

تاریخ ماندگاری آن جاودانه نیست

ما را به بام خود بنشان که بدون تو

در هیچ جا نشانه ای از آب و دانه نیست

گفتم بیا به خانه ی قلبم؛ تو آمدی...

تو آمدی ولی کسی انگار خانه نیست

با تیغ روزگار چه بهتر جدا شود

وقتی سرم طفیلی این آستانه نیست

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

دیگر زیاد بر لبمان این ترانه نیست

جز در غم کمان شدن عمه زینبت

خون اشک های جاری تو بی کرانه نیست

مرد از غم نمردن در ماتم حسین

بر پیکرش بگو که رد تازیانه نیست

حضرت زینب(س)-مدح

 

 

کیست زینب همیشه بی همتا

نورِ مستورِ عالمِ بالا

کیست زینب نفس نفس حیدر

کیست زینب تپش تپش زهرا

کیست زینب حسینِ پرده نشین

کیست زینب حسن به زیرِ کسا

کیست زینب کسی چه می داند؟

غیر آن پنج آفتاب هدی

کیست زینب تلاطم عباس

کیست زینب تموّج دریا

ذوالفقار علی میان نیام

 اوجِ نهج البلاغه ای شیوا

کیست زینب فراتر از مریم

 روشنی بخشِ هاجر و حوّا

کیست زینب حجابِ جلوه ی غیب

صبر اعظم ، صلابت عظما

قلمم بشکند چه می گویم

 من و اوصافِ زینب کبری؟

من چه گویم که گفت اربابم

 حضرت عشق ، التماس دعا

السلام ای شکوه نام حسین

دومین فاطمه، تمامِ حسین

حضرت زینب(س)-مدح   

 

یا حسین گویان عالم در پناه زینبند

عرشیان مأمور حفظ بارگاه زینبند

گوشه ای از این حرم حاشا که بردارد خراش

تا زمانی شیعیان مردِ سپاه زینبند

***

کیست گوید یک نفر همپایۀ عباس اوست

عشق این خواهر همه سرمایۀ عباس اوست

بارگاه زینب و تخریب؟!... حرفش را مزن

این حرم تا حشر زیر سایۀ عباس اوست

حضرت زینب(س)-وفات   

 

ببین زمانه چه آورده است بر سر من

نشسته گرد اسارت به روی پیکر من

نپرس موی سفیدم نشانه ی چه غمی ست

نپرس از دل خون و نگاه مضطر من

حسین و اکبر و عباس و قاسم و... شده بود

تمام دشت پر از لاله های پر پر من

ورق ورق شده بودی ، نرفته از یادم

چگونه جمع نمودم تو را برادر من

تمام جان و دلم سوخت بعد رفتن تو

چرا که سایه ات افتاده بود از سر من

به روی تل ، دم گودال ، پیش طشت طلا

همیشه قبل تر از من رسید مادر من

نبود طاقت شرمندگی بیشتری

هزار شکر نگفتی کجاست دختر من

اگرچه بعد تو یکسال ونیم رفت ، هنوز

سری به نیزه بلند است در برابر من

امام حسین(ع)-كوفه و شام   

 

ای آنکه نیست غیر خدا خون بهای تو

خون سر شکسته ی من رو نمای تو

زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست

سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو

قرآن بخوان اگر چه تو را سنگ میزنند

دین خدا نفس بکشد با صدای تو

زینب نفس نمی کشد ای نفس مطمئن

یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو

تو سربلند بر سر نیزه بخوان بدان

زینب هم ایستاده بمیرد برای تو

من پای نی تو بر سر نی گریه می کنیم

تو مبتلای عشقی و من مبتلای تو