در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت

مثل کبوتری به حریم تو جا گرفت


گرد و غبار دور و بر صحن این حرم

گرد و غباری از دل آیینه ها گرفت


باران،قنوت،اشک،کبوتر،کنار تو

در این میانه نور تو دست مرا گرفت


وقتی نگاه من به تو افتاد این دلم

حال و هوای باب جوادِ، رضا ع گرفت


جسمم کنار خواهر و قلبم صحن رضاست

اشکم تمام فاصله ها را فرا گرفت


این خادمان کوی تو گفتند میشود

از دست مهربان شما "کربلا" گرفت
توسط یحیی