شاعر: استاد حاج علی انسانی


در رزمگاه عشق ، نه فرق پسر شكست

دشمن ، درست ،‌ شيشه ی عمر پدر شكست


پشتی ، كه جز مقابل يكتا ، دو تا نشد

پشت حسين بود و ز داغ پسر شكست


تا شد سپر به تيغ ، سر شبه مصطفی (ص)

سر شد دو تا و رونق شق القمر شكست


شد با سر شكسته ز زين سرنگون ولی

با آن شكست داد به بيدادگر شكست


سرسبز شد به اشك نهالم ، وليك تيغ

تا اين نهال خواست برآرد ثمر ، شكست


مادر در انتظار ، و زين بی خبر كه تيغ

از تو سر و ازو دل و از من كمر شكست


آن دست بشكند كه سرت را شكست و يافت

پای اميد مادر خونين جگر شكست


صياد دون به داغ تو او را ز پا فكند

زان دل شكسته ،‌ از چه دگر بال و پر شكست


با اشك چشم ريخته شد طرح اين رثاء

زان اين سروده قيمت در و گهر شكست