یا سیدتی و مولاتی یا فاطمة اغیثینی
صلی الله علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها
وقتی گرفت شعله ز من پرّ و بال را *** دیدم به صحن خانه خود قیل و قال را
گیرم نبود فاطمه دُردانه رسول *** آتش که می زدند حرم ذوالجلال را
بالم به میخ گوشه در گیر کرده بود *** قدرت نداشتم که بگیرم وبال را
حتی نشد که چادر خود را به سر کِشم *** یعنی به من ندارد عدو این مجال را
ممکن نبود شال علی را رها کنم *** ممکن نبود ضربت قُنفُس محال را
بنت الهدی کجا و چهل مرد نا نجیب *** هرگز کسی جواب نداد این سوال را
از سرنوشت محسنم آگه کسی نشد *** مخفی کنم چو تربتم این شرح حال را
بسوزان هر طریقی می پسندی *** که آتش از تو و خاکستر از من
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۰ ساعت 14:11 توسط ذاکر اهل بیت
|