پیرهن یوسف
پیرهن یوسف
اين پاره پارهاي تن يوسف من است
اين باز مانده بدن يوسف من است
هر قدر بیشتر به تنت خیره می شوم
باور نمی کنم که تن یوسف من است
در قتلگاه گم شده بودم مرا رساند
عطری که عطر پیر هن یوسف من است
مادر كه داد پيرهن كهنه را نگفت
تنها نشانه يافتن يوسف من است
مرثیه من ای غزل سر بریده ام
بر قطعه ای بدل شدن یوسف من است
+ نوشته شده در یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۱ ساعت 22:51 توسط ذاکر اهل بیت
|
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.