مناجات با امام حسین ع
دلم پای غم عشقت نشسته
شده از غیر چشمان تو خسته
ببین این مرغ وحشی مهاجر
دلش را بر سر زلف تو بسته
تو روح جنت و رضوانی ای عشق
تو سیب سرخی و قلب من هسته
بیا و از سر قبرم گذر کن
ببین این قلب من از غم شکسته
ز تو می پرسم ای آقای جنت
چرا بند دلم از هم گسسته
سروده جعفر ابوالفتحی
زبانحال حضرت زینب س با برادر
استخوان های من ترک خورده
این سه ساله ببین کتک خورده
زخم من هم به لطف سر نیزه
وا شد و از غمت نمک خورده
ای سواره پیاده شو از نی
داد و قالی بکن که دختر تو
پشت دروازه ی قدیمی شهر
داد میزد به یاد حنجر تو
مست و مدهوش بوی سیبت من
تو حبیبی و ای حبیبت من
بی نصیب از محبت آبی
عاشق کام بی نصیبت من
کار و بارم نگه به سر نیزه
داغ هر لحظه ی سفر نیزه
سر به محمل زدم به عشق تو
چون نگاهم فتاد بر نیزه
ای فدای سرت سرم داداش
پر ز زخم است پیکرم داداش
مثل من که ندیده ای ای عشق
روی نی رأس اکبرت داداش
لنگ لنگ است پای طفلانت
چون خرابه است جای طفلانت
هرکه با هرچه داشت من را زد
جان من هم فدای طفلانت
سروده جعفر ابوالفتحی
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.