نام ما را ننویسید، بخوانید فقط

سر این سفره گدا را بنشانید فقط

آمدم در بزنم، در نزنم می‌میرم

من اگر در زدم این‌بار، نرانید فقط

میهمان منتظر دیدن صاحب خانه‌س

چند لحظه بقل سفره بمانید فقط

کم کنید از سر من شر خودم را یعنی

فقط از دست گناهم برهانید فقط

حُرَّم و چکمه سر شانه‌ام انداخته‌ام

مادرم را به عزایم ننشانید فقط

صبح محشر به جهنم ببریدم اما

پیش انذار گنه‌کار نخوانید فقط

یازده ماه خودم را به خدا (حسین) چسباندم

که در این ماه مرا عبد بخوانید فقط

پیش زهرا نگذارید خجالت بکشم

گوشه‌ای دامن ما را بتکانید فقط

حقمان است ولی جان اباعبدالله

محضر فاطمه ما را مکشانید فقط

سمت آتش ببری یا نبری خود دانی

من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط

گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما

دست ما را به محرم برسانید فقط

 

من که از سفره‌ی احسان تو شرمنده شدم

بیشتر از رمضان ماه حسین بنده شدم