حسین علیه السلام
تا که از سوی حق آوای بیا می آید
وسط روز گدا پشت گدا می آید
هاتفی زد به روی شانه ام و گفت بیا
از شفاخانه حق بوی دوا می آید
وقتی یک کوه گنه با پر کاهی پاک است
از گنه کار نپرسید چرا می آید
ناله ها از سر این است که بی چیز شدم
کیسه زر که فرو ریخت صدا می آید
حج نرفتم ولی یک لک لبیک حسین(ع)
از همین جا که بگویم خدا می آید
رخت احرام نبسته همه محرم شده ایم
خودمانیم سپیدی چه به ما می آید
آنقدر جرم و خطا سرزده از ما که فقط
به تو بخشیدن این جرم و خطا می آید
عرفات است ولی هرکه بگوید یا رب
پاسخش از طرف کرب و بلا می آید
وقت قربانی زهرا شده در کرب و بلا
خواهرش دید که خنجر زقفا می آید
+ نوشته شده در شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲ ساعت 2:26 توسط ذاکر اهل بیت
|
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.