مَحرمِ غـم شـدم ای یار مـرا یاری كن

این دو ماه از دلِ ما خوب نگهداری كن

یـوسفانه خبـری پخش كـن از آمدنت

و مرا در پـیِ خود راهیِ بـازاری كـن

ایـن مُحرّم بـرَس از راهِ درازِ فَـرَجَت

سینه را خالی از این قِصۀ تكراری كن

ای عـزادارترین صاحبِ ایـن بَزمِ عزا

کمی از لطف در این جمع عزاداری كن

نوحه ای دَم بده تا پایِ تو سینه بـزنیم

یا كه با روضۀ خود اشكِ مرا جاری كن