خدا کند که منم همجوار تو  باشم

همیشه نوکر و خدمتگزار تو باشم

امید وصل تو دارم ظهور نزدیک است

عزیز فاطمه در انتظار تو  باشم

همیشه دور و بر پادشاه نوکر هست

اگر اجازه دهی در کنار تو باشم

کنار سفره تو حال روز من خوبست

خدا کند که فقط ریزه خوار تو  باشم

اگر چه میوه کالم ، به کار می آیم

عنایتی که به شاخسار تو  باشم

همای رحتم من آیت خدا آقا

بگیر دست مرا شهریار تو  باشم

تمام همت من جلب آن رضایت توست

که باعث شرف و افتخار تو باشم

دلم هوای تو کرده ، ببین دلم تنگ  است

چه می شود که منم مهزیار تو  باشم

حسین گفتی و آتش گرفته ام آقا جان

تو بیقراری و من بیقرار تو  باشم