حُسن شما نبود که دلبر نداشتیم

بهره ز خانواده ی کوثر نداشتیم

در فصل انتظار فرج شکر می کنیم

جز سایه ی ولای تو بر سر نداشتیم

ذکر تو جنّت دل هر منتظر بود

بی نام تو بهشت معطّر نداشتیم

با این همه خطا و گناهی که داشتیم

از آستان قدس تو سر بر نداشتیم

در کشتیِ خزان زده ی آخر الزّمان

بی پشتوانه ی تو که لنگر نداشتیم

سوی تو آمدیم که حاجت روا شدیم

رفتیم چونکه حاجت دیگر نداشتیم

هر هفته رنجنامه ی ما خِجلت آور است

جز دردسر برای تو آخر نداشتیم

ما بر صحیفه ی دل خود نقش می زنیم

ره توشه جز ولایت حیدر نداشتیم

بر ما چه می گذشت ز هول و عذاب قبر

محشر اگر شفاعت مادر نداشتیم

ای یوسف عزیز به سوی وطن بیا

موعود آل فاطمه یابن الحسن بیا

***

از وبلاگ امام رئوف