من غلامی زغلامان تو ام یا زهرا

مستمندی به سر خوان توام یا زهرا

از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم

خاطر آشفته و حیران توام یا زهرا

 من دعا بودم و از روز ازل بر لب تو

ذکری از سینه سوزان توام یا زهرا

متولد شده عشق توام بی بی جان

آه پرورده دامان توام یا زهرا

بیت الاحزان دلم شهد اشک سحرت

اشکم آن دیده گریان توام یا زهرا

بغز آن سینه مجروحم و از سوز دلت

شعله غربت جانان توام یا زهرا

از ازل لطف تو شد شامل حالم

در ابد در پی احسان توام یازهرا

شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس

فخرم این بس که مسلمان توام یازهرا

ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر

طالب لقمه ای از نان توام یا زهرا