كاش مي شد بنويسند مرا سينه زنت
كاش مي شد بنويسند مرا سينه زنت
كاش مي شد بنويسند به نام حسنت
كاش در اول پرونده ي دنيائيمان
بنويسند غلام پسر بي كفنت
...
كاش مي شد كه مرا دست كرامات شما
بنويسد اسير غم و درد و محنت
غزل مرثيه ي روضه ي ما هستي تو
من همان شمع برافروخته ي انجمنت
**
راستي مادر مظلومه ي غربت زده ام
در سوالم . جرم تو چيست ؟ چرا هي زدنت ؟
از هجوم در و ديوار و دستي سنگين
درد مي كرد نگفتي ....همه جاي بدنت
پيرهن بافته اي بهر حسين اما حيف
زينبت گفت كه غارت شده است پيرهنت
یاسر مسافر
كاش مي شد بنويسند به نام حسنت
كاش در اول پرونده ي دنيائيمان
بنويسند غلام پسر بي كفنت
...
كاش مي شد كه مرا دست كرامات شما
بنويسد اسير غم و درد و محنت
غزل مرثيه ي روضه ي ما هستي تو
من همان شمع برافروخته ي انجمنت
**
راستي مادر مظلومه ي غربت زده ام
در سوالم . جرم تو چيست ؟ چرا هي زدنت ؟
از هجوم در و ديوار و دستي سنگين
درد مي كرد نگفتي ....همه جاي بدنت
پيرهن بافته اي بهر حسين اما حيف
زينبت گفت كه غارت شده است پيرهنت
یاسر مسافر
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 16:30 توسط ذاکر اهل بیت
|