چگونه خانه مابی توبی بهار نباشد
مهدی نظری
چگونه خانه مابی توبی بهار نباشد
چگونه دخترتوبی توبی قرار نباشد؟
تمام شهرکه درفکرنبش قبرتوهستند
چگونه دست علی سمت ذوالفقار نباشد؟
سه ماه گریه وهرروز بدترازدیروز
چگونه چشم من ازفرط گریه تار نباشد؟
کسی نبود بگوید به مردم این شهر
لگد به پهلوی مادرکه افتخار نباشد
ویاکه مادری افتاد پیش نامحرم
دو دست بسته یک مرد خنده دارنباشد
کسی نبود بگویدکه مادرم باید
میان این درودیوار درفشار نباشد
هزارمرتبه گفتم بمان بمان مادر
هزارمرتبه گفتم که رهسپار نباشد
شبی ندیدم ازاین سوی خانه دربستر
سفیدی پراین باغ لاله زارنباشد
مگر که می شود این مرد دلشکسته شبی
زداغ مادرآن طفل سوگوار نباشد
شبی نبود که بابا به قبراو نرود
شبی نبود که او زائر مزار نباشد
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.