مجموعه اشعار امام حسن عسگری(ع) در نعت حضرت امام سجاد (ع)
عابدیکه بهـا بـه طاعت داد
ذات حقش نمـود زین العباد
سجده را بس ستود در سجده شـد ملقب بـه سیـد سجـاد
طاعت و سجده و ثناهایش پرده از رمز و راز دین بگشاد
روز غارت ز فـرط بیمـاری نشد از دست شعله ها آزاد
خیمه اش را شرار طعمه نمود چو نگین ، در حصـارِ نارافتاد
نور در نار نالـه سـر میداد زینبش سر رسید کـرد امداد
با یتیمـان و عمـه و خـواهر غصه ها خورد نـاله ها سر داد
دست بسته به همـره اسرا آمد انـدر به بزم ابن زیاد
بس شماتت شنیدو زجرکشید زآن عـدوی پلید وکینه نهاد
راهیش ساختند سوی شام شهر بی داد و کینـه و الهـاد
شام شد شام شوم در چشمش اهل شامات بسکه زجرش داد
کاش مـادر مـرا نمی زائید ز دل آورد این چنین فریاد
شـام ویـرانـه و اسارت غم در وجودش چنان اثر بنهاد
رنگ رویش پرید و لاغر شد جسم پاکش فتـاد از بنیـاد
عاقبت چشم خونفشان را بست شد رها جان و تن زجنگ وجهاد
زینت و زیور از عبـادت رفت زجهان رفت چونکه زین العباد
«هادیا» گریه کن ز درد فراق چون تو را بهر گریه مادر زاد
در مقام امام سجاد (ع)
رخت بر بست خود ازین دنیا لیک پاینـده نام سجاد است
آنکه دلهـا مسّخـرش گشتـه اثـرات کـلام سجـاد است
عشق مقرون ماتم و دردش علم غمگین غلام سجاد است
شهپـر پـاک جبـریل امیـن پهن در زیر گام سجاد است
آنکه نامش فلک تو می نامی آن فلک نیست بام سجاد است
نورمی پاشد ازجبین و جمال جلوه ای احتشام سجاد است
نـور نـوشد ز چشمۀ خورشید جام خورشید جام سجاد است
نور رخسـار و زلف مشکینش رازی از صبح و شام سجاد است
صبحگاهان نسیم روحنـواز طرز عرض سلام سجاد است
آنکه خون از دو دیده می باری « هادیا » آن امام سجاد است
رباعی
شب مرگ امام سجاد است
سینه پر درد و آه فریاد است
روح زنـدانیش ز گنج قفس
چون فرشته پریده ،آزاد است
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.