در صحن و سرات نور یزدان داری

صد جلوۀ سبز عرش رحمان داری

لطفی کن و باز هم مرا راه بده

امروز ببین دوباره مهمان داری

×××

قلبی همه نور و جانِ آگاهم ده

عذرم بپذیر و عزت و جاهم ده

مهمانم و با هزار امید آمده ام

یا ضامن آهو تو خودت راهم ده

×××

از راه دراز آمدم ادرکنی

با گریه و راز آمدم ادرکنی

هر چند که رو سیاه و  آلوده ولی

من سوی تو باز آمدم ادرکنی