امام زمان(عج)-مناجات
بسکه از راه محبت در کنار افتاده ام پیش این دل هم دگر از اعتبار افتاده ام چون بهار زندگانی را هدر بنموده ام در خزان دائمی دور از بهار افتاده ام بر دل خونم قسم شکم دگر گشته یقین بسکه غفلت کرده ام از چشم یار افتاده ام گر چه او دست مرا با دست خود کرد آشنا من خودم باعث شدم دور از نگار افتاده ام روزگاری کوی من با کوی دلبر شد یکی در بهشتش بودم و اینک به نار افتاده ام آنقدر دوری نمودم از در میخانه ها از ردیف همرهان میگسار افتاده ام کاروانی رفت و گردش هم نصیب من نشد من جدا از فرقه ی شب زنده دار افتاده ام کو حبیبی تا کند رحمی به جان خسته ام تا ببینم خویش را در پای یار افتاده ام
جواد حیدری
+ نوشته شده در جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ ساعت 19:30 توسط ذاکر اهل بیت
|
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.