حضرت عبدالله بن الحسن(ع
حضرت عبدالله بن الحسن(ع(
برای ترک سر، آماده بودم
از اوّل دل به مهرت، داده بودم
عموجان بر سرم، منّت نهادی
من از قاسم، عقب افتاده بودم
***
ز خون، گلرنگ شد آیینۀ تو
فروشد نیزه، بر گنجینۀ تو
الهی کور گردم تا نبینم
زند قاتل، لگد بر سینۀ تو
+ نوشته شده در جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ساعت 13:44 توسط ذاکر اهل بیت
|