ای عبور سبز نخلستان بدوش

باز هم از ذهن نخلستان بجوش

تیغ دستت بس که بر صحرا نشست

شد کویر از دست تو خرما فروش

یوسف آهِ تو عمری بین چاه

می وزد در خویش و می گرید خموش

کودکی دارد صدایت می کند

کفش های وصله دارت را بپوش

باز هم از کاسه ی طفل یتیم

شربت شام تجلی را بنوش

حجت الاسلام رضا جعفری