امام علی(ع)-مدح و ولادت



امشب ای کعبه زیارت کن زیارت کن خدا را

همچو جـان برگیر در بر جان ختم‌الانبیا را

چشم شـو سـر تا قدم، بنگر جمال کبریا را

بوسه زن خاک قـدم‌های علـی مرتضی را

رکـن ارکـان الهـی نــور حسـن ابتـدا را

پر کن از نور ولایت وسعت ارض و سما را

کعبـه! امشب آبـرو از مقـدم حیـدر گرفتی

خانۀ حقـی و صاحـب‌خانه را در بـرگرفتی

دل به حیدر دادی امـا دل ز پیغمبر گرفتی

جاودان مانی که امشب زندگی از سر گرفتی

بلکـه آب زندگـی از ساقـی کوثـر گرفتی

ناز کن؛ از خضر هم دیگر مگیر آب بقا را

ایـن محمّـد را روان و روح قرآن است کعبه!

این امیرالمؤمنین ایـن کل ایمان است کعبه

این همان حبل‌المتین این رکن ارکان است کعبه

این بـه جسم پاک کل انبیا جان است کعبه

میهمـانت میزبان مـلک امکـان است کعبه

می‌دهد از امر حق روزی تمام ماسوا را

فاطمه! بنت اسـد! وصـل خداوندت مبارک

بحر عصمت! گوهر بی‌مثل و مانندت مبارک

نقش لبخند علی بـر قلب خورسندت مبارک

عیـد میـلاد یگانـه طفـل دلبندت مبارک

مـادر شیـر خـدا! میـلاد فرزنـدت مبارک

داده ذات حـق بـه تـو آیینـۀ ایزدنما را

غلامرضا سازگار

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح



نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟

به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد

سوى انبیا، سوى اولیا، ز طریق حب و ولا بیا

كه به جایى ار برسد كسى، ز طریق حب و ولا رسد

ز خودى برون ننهاده پا، نرسیده است به هیچ جا

چو كسى ز راه دگر سزد، سر او به عرش علا رسد

ز ره طلب به ولى برس، ز ره ولى به على برس

كه به خضر تا نرسد كسى، نتوان به آب بقا رسد

ز در على به در دگر، منه پا، كه مى ‏ندهد ثمر

نرسد كسى به على اگر، به هدر رود، به هبا رسد

در كس به غیر على مزن، ره كس به جز ره او متن

كه ازین در و ره اگر كسى، برسد به نور هدى رسد

نبود چو غیر على كسى، ز درش به عرش علا رسى

كه به اوج عزت اگر كسى، برسد به فرّ هما رسد

نه به كعبه رو نه به دیر رو، نه به فكر رو نه به سیر رو

ز منیّت ار گذرد كسى، ز ره على به منا رسد

به مروت ار بنهى قدم، تو به مروه یى، به خدا قسم!

به ره على ز صفا قدم، نهد ار كسى، به صفا رسد

به على اگر تو یكى شوى، ز دنس رهى و زكى شوى

به جز این اگر ملكى شود، ملكیتت به خطا رسد

تو شنیده‏ اى به بقا اگر ز طریق فقر و فنا رسى

ز على رسد چو كسى اگر به طریق فقر و فنا رسد

چو كسى مزكىّ و متقى، شود از طریق على شود

ز طریق بندگى على، كسى ار رسد، به تقى رسد

نه همى ز «ناد علىِ» او، شود آبگینه «سینجلى»

ملكوت هم پى صیقلى ز غبار او به جلا رسد

نرسد اگر كه ز لافتى، به ثبوت نفى تو زاهدا

نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد، نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد

به مریض دل نرسد شفا، ز دواى بوعلى از خدا

مگر از محبت مرتضى، مرض دلى به شفا رسد

من «كبریایى» خسته را، بده ساقیا ز مى‏ ولا

ز شراب حب على مگر همه درد من به دوا رسد

 مفتون همدانی

امام علی(ع)-مدح و ولادت

من مادحِ خورشیدم مست میِ توحیدم

شب سرخوشم از باده تا صبح شود عیدم

در این شب رستاخیز دارم ز جهان پرهیز

تصویر لقاء الله ثبت است به تجریدم

من معتکف اویم مشغول هو الهویم

با نغمۀ یا حیدر تا کعبه خرامیدم

غوغاست طواف من مولاست مطاف من

با چشمِ دلِ عارف در کعبه خدا دیدم

بر پرده بیاویزم از گُرده گنه ریزم

حالی به سبک بالی ست سر تا قدم امّیدم

سرمستِ یداللهم عبد اسداللهم

جز دور و بر مولا بیهوده نجوییدم

با گریۀ او گریان با خندۀ او خندان

با ساقیِ میخانه گرییدم و خندیدم

زنهار تَخیُّل را بگذار تحمل را

با لفظ لسانِ دل دلدار پسندیدم

از هر خَم ابرویش هر پیچش گیسویش

انگار گلی از نو در گلشن او چیدم

ما بی خبران در گِل او معتکف منزل

چون کعبه ای اندر دل نزدیک ترش دیدم

ای قبله گهِ قبله وی سجده گهِ کعبه

در صوم و صلوة عشق خود را به تو سنجیدم

من مدح ولی گویم هر نغمه علی گویم

ذکر علیاً مولا با صوت جلی گویم

در این دل دیوانه بیت الغزلی دارم

از ساقی و پیمانه حرفی ازلی دارم

جزو رجبیّونم مست رطبیّونم

از لعل لب مولا جامی عسلی دارم

چون درّ و صدف پاکم کز خاکِ نجف، خاکم

هم طینت زهرایی هم نور علی دارم

خاک حرمینم من، عبد حسنینم من

اِثنی عشری دینم، الحمد، ولی دارم

اینم قمرِ کامل اینم زهق الباطل

با نغمۀ جاء الحق در سینه دلی دارم

او صاحب دوران است مولا ی رسولان است

تردید اگر باشد در دین خللی دارم

از عالم اَو اَدنی اَسرار خفی امّا

در عالم این دنیا اسرار جلی دارم

فرمانبرِ اللهم حیدر ز ازل شاهم

بر امر اَلستِ او هر لحظه بلی دارم

هم آب حیاتم او، هم نور مماتم او

هم برزخ و هم در حشر شادم که علی دارم

من مدح ولی گویم هر نغمه علی گویم

ذکر علیاً مولا با صوت جلی گویم

 محمود ژولیده

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح و مناجات

امام علی(ع)-مدح و مناجات


تویی ولی خداوندگار یا حیدر

که هم ولی و هم آئینه دار یا حیدر

به نامۀ عمل جمله بندگان خدا

ولایت تو بود اعتبار یا حیدر

نه این جهان که به عقبا و روز رستاخیز

خدا به دست تو داد اختیار یا حیدر

بهشت جای تو و دوستان تو باشد

و جای دشمن تو قعر نار یا حیدر

به جمله پادشهان فخر می فروشم من

کنم به نوکری ات افتخار یا حیدر

خدای تو چو دید لا فتی به غیر از تو

عطا نمود به تو ذوالفقار یا حیدر

چو قصد جنگ کنی از یلان به پا خیزد

ندای الحذر و الفرار یا حیدر

به جنگ اگر عدویت قصد زنده ماندن داشت

نداشت چاره به غیر از فرار یا حیدر

علی علی اسد الله یا علی حیدر

علی علی ید الله یا علی حیدر

تویی به خلق دو عالم امیر یا حیدر

منم به عشق و ولایت اسیر یا حیدر

تمام ملک الهی ست خوان احسانت

تمام خلق به پیشت فقیر یا حیدر

امیر بر همه ی خلق از ازل بودی

اگر چه شد علنی در غدیر یا حیدر

به جز تو روز قیامت مرا امیدی نیست

به جان فاطمه دستم بگیر یا حیدر

تمام هستی من نوکری درگه توست

تمام هستی من را مگیر یا حیدر

اگر چه بود همه دنیا به دست قدرت تو

ز نان جوش نگشتی تو سیر یا حیدر

اگر چه خلد برین است با صفا اما

بدون تو نبود دلپذیر یا حیدر

به پای تو ملک الموت جان خود ریزد

به او اگر تو بگویی بمیر یا حیدر

علی علی اسد الله یا علی حیدر

علی علی ید الله یا علی حیدر

 محمد معارفوند

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح  



باز مرا سوی لبِ خُم کشید

قصه ی دریا به تلاطم کشید

آمد و طوفان من آغاز شد

باز دری رو به دلم باز شد

ساقی افلاک! سلامٌ علیک!

ای پدر خاک! سلامٌ علیک!

وای اگر باز جوابم دهی

شعر بخوانم، تو شرابم دهی

دست تو را عشق که بالا گرفت

دست تو نه دست خدا را گرفت

بر نکش از چهره تو کامل نقاب

تا نپرستند تو را بوتراب!

روح امین پیش تو پر باز کرد

با تو محمد سخن آغاز کرد

نوح شده غرق تو ای ناخدا

کشتی او را برسان تا خدا

قطره تو را دیده و دریا شده

«خاک ضعیف از تو توانا شده»

بَه! بِه تو و تیغ بلاجوی تو

شیری و شیران همه آهوی تو

بر سر ذوق آمده پروردگار

بس که می آید به تو این ذوالفقار

کار هزار آیت اعظم کنی

گوشه ی ابرو تو اگر خم کنی

ای خط توصیف تو بی خاتمه

جلوه ی ظاهر شده ی فاطمه

اول و آخر سر یک موی تو

ظاهر و باطن تو و بانوی تو

کشتی خلقت به هدف می رسد

تا که به ایوان نجف می رسد

قاسم صرافان

امام علی(ع)-مدح



بر بلندای فلک ذکر ملائک یا علی ست

هر که گوید یا علی، در روز محشر با علی ست

در طواف کعبه گر با دیده ی دل بنگری

هر طرف آئینه ای باشد کزان پیدا علی ست

گر خدا خوانم علی را، کفر باشد کفر محض

به که گویم المثنای حق یکتا علی ست

ای یهودی، ای مسیحی، ای مسلمان، ای فلان!

رکن کعبه، چلچراغ مسجد الاقصی علی ست

در شب معراج احمد نور از لب نور بود

دید در افلاک، ماه لیلة الاسرا علی ست

مردگان دم می گرفتند ز عیسای مسیح

غافل از آن که مسیحای دو صد عیسی علی ست

اوست سرّ اسم اعظم، واقف است او بر امور

راز پنهان در عصای پنجه ی موسی علی ست

با علی بودن علو و عزت و آزادگی ست

جبرئیل عرش را استاد بی همتا علی ست

خواستگاران فراوان داشت دخت مصطفی

از خدا دستور آمد همسر زهرا علی ست

بر فراز آسمان ها هم حکومت حق اوست

حاکم و فرمانروای عالم بالا علی ست

قدرت کل دُوَل، از ناخن او کمتر است

امپراطور بلند آوازه ی دنیا علی ست

از غدیر خم چه می دانی؟، نمی دانی بدان

بعد پیغمبر امام و رهبر و مولا علیست

ای که هی دم می زنی از اولی و دومی

بشنو ای ابله، ولی مسلمین تنها علی ست

اوست باب الّه، باب العشق، باب المعرفت

شیعیان باب گرام زینب کبری علی ست

تا ابد پروندۀ شیعه بدون خدشه است

قاضی دیوان کیفر، صاحب الامضاء علی ست

 سید حسن خوشراد

امام علی(ع)-مدح



امشب در میخانه، حق است که کوبیدن

لعل لب ساقی را حیف است نبوسیدن

گر مستم و هوشیارم، گر خوابم و بیدارم

کارم همه شب این است بر گرد تو گردیدن

ای شیر نجف حیدر وی شاه شعف حیدر

خوب است ز دست تو یک بادیه نوشیدن

ای پیر معارج تو وی باب حوائج تو

خوب است چنان باده در خم تو جوشیدن

ای کوه معانی تو ای بانگ ترانی تو

ای پیر و جوانی تو ای عمق پرستیدن

. . .

تو کیستی ای مولا سقا و اباالسقا

استاد ابوفاضل در آب ننوشیدن

چون بر لب آب افتاد زینب چو رباب افتاد

شد رخت اسارت را آماده ی پوشیدن

محمد سهرابی

امام علی(ع)-مدح و ولادت



دیوان قضا خطی ز دیوان علی ست

سُکان قدر، در یَدِ فرمان علی ست

طبع من و مدح مرتضی، شرمم باد

آن جا که خدای من ثنا خوان علی ست

***

تا حُبّ علی بُود مرا در رگ و پوست

رنجم ندهد سرزنش دشمن و دوست

جز نام علی لب به سخن وا نکنم

«از کوزه همان برون تراود که در اوست»

***

چون گاه ولادت ولیّ حق شد

در خانه حق، علی به حق ملحق شد

گر مظهر حق ذات علی نیست چرا

از نام خدا نام علی مشتق شد؟

***

در برج ولا مهر جهان تاب علی ست

در شهر علوم سرمدی، باب علی ست

از اول خلقت جهان تا محشر

مظلوم ترین شهید محراب، علی ست

***

آن جا که علی واسطه ی فیض خداست

بر غیر علی هر که کند تکیه خطاست

با مدعیّان کور باطن گوئـیـد

آن جا که خدا هست و علی نیست کجاست؟

محمد علی مردانی

امام علی(ع)-مناجات



شکر خدا مست می کوثرم

شکر خدا فاطمه شد مادرم

شکر خدا اهل تولا شدم

عاشق ذریه ی زهرا شدم

شکر خدا بر در این خانه ام

شکر خدا نوکر این خانه ام

شکر خدا پیش علی رو زدم

دم ز عطا و کرم او زدم

شکر خدا قلب و دلم با علی ست

شکر خدا ذکر لبم یا علی ست

نام و نشان گر چه ندارم ولی

نوکر و مسکین علی ام علی

گر که بپرسند گدای که ای

ریزه خور خوان عطای که ای

نازم و گویم که کنم سروری

شکر خدا حیدریم حیدری

خاک سر راه توام یا علی

دشمن بدخواه توام یا علی

از قفس غصه رها شد دلم

شکر خدا کرب و بلا شد دلم

مهر حسین است چراغ شبم

شکر خدا سینه زن زینبم

شکر خدا گر چه که بی مایه ام

با پسر فاطمه همسایه ام

شکر خدا مست می او شدم

ریزه خور ضامن آهو شدم

شکر خدا نرفته ام راه کج

ذکر لبم گشته دعای فرج

سید مجتبی شجاع


امام علی(ع)-مدح



ای عبور سبز نخلستان بدوش

باز هم از ذهن نخلستان بجوش

تیغ دستت بس که بر صحرا نشست

شد کویر از دست تو خرما فروش

یوسف آهِ تو عمری بین چاه

می وزد در خویش و می گرید خموش

کودکی دارد صدایت می کند

کفش های وصله دارت را بپوش

باز هم از کاسه ی طفل یتیم

شربت شام تجلی را بنوش

حجت الاسلام رضا جعفری


امام علی(ع)-مدح و مناجات



دلا عنایت دلدار، آرزوی من است

زیارت حرم یار، آرزوی من است

گذشت عمر و به دل ماند داغ وصل نگار

بگو به یار که دیدار، آرزوی من است

به زیر منت دونان نرفته ام هرگز

که لطف حیدر کرار، آرزوی من است

عزیز نیست کسی که ذلیل او نشود

ذلیلم، عزت سرشار، آرزوی من است

بر آستان علی سر نهاده ام ز ادب

شفاعت شه ابرار، آرزوی من است

به کارنامه ام امضای حیدری دارم

ثبات گام در این کار، آرزوی من است

ز باب فیض الهی مران (کلامی) را

که قرب عترت اطهار، آرزوی من است

 ولی الله کلامی زنجانی

امام علی(ع)-مدح و ولادت



بر کعبۀ سنگ و خشت جان داد آن روز

بت ها  همه را تکان تکان داد آن روز

وقتی که علی ز خانه بیرون آمد

دیدند خدا خودی نشان داد آن روز

×××

دل شیعه ی آفتاب باشد چه خوش است

مست از نفس گلاب باشد چه خوش است

زائر به نجف که می رسد می فهمد

ماهی که میان آب باشد چه خوش است

×××

با قدر تو  قبله را چنین قابل کرد

معنی طواف خانه را کامل کرد

آن روز خدا ز جبرییل گلویت

قرآن به محمد امین نازل کرد

میثم مؤمنی نژاد

امام علی(ع)-مدح و مناجات



مصباح نور جلوه گر ماه یا علی

مفتاح مهر وقت سحرگاه یا علی

اسمت ضمانت صدق الله یا علی

تو از خدای کردیم آگاه یا علی

هر چند الکن است زبان دلم ولی

آغاز کرده مدح تو را مرتضی علی

وقتی خدا به خلقت هستی اراده کرد

توحید را به صورت یک مرد ساده کرد

از اسم مستعار خودش استفاده کرد

کل صفات را روی اسمش پیاده کرد

آن قدر شد شبیه خودش که صداش کرد

آیینه دار ذات خدا مرتضی علی

تا داشت پای خلقت دستش هنر گذاشت

دستی که روی سینه ی عالم اثر گذاشت

از مرز بندگی همه را پشت سر گذاشت

از رازهای خود همه را بی خبر گذاشت

تا عرش رد پای تو را دیده آسمان

از آن به بعد رفته کجا مرتضی علی

محمد صمیمی

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح و مناجات



دوست دارم خاک باشم در ره پای علی

تا کنم در رهگذار او تمنای علی

دوست دارم اشک باشم چشمه چشمه، جو به جو

تا که قطره قطره افتم در قدم های علی

دوست دارم باد باشم با امید و آرزو

سرنهم مثل نسیم صبح بر پای علی

دوست دارم چون کبوتر باشم و با بال شوق

پر زنم تا گلشن سبز و دل آرای علی

دوست دارم  گوش باشم تا به بزم اُنس او

بشنوم از دوستانش صوت آوای علی

دوست دارم چشم باشد عضو عضوم تا مگر

وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی

دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب

گاه با یاد علی گاهی به زهرای علی

دوست دارم دست ما را او بگیرد روز حشر

نامۀ اعمال ما باشد به امضای علی

دوست دارم ای «وفائی» روز سخت واپسین

عروة الوثقای ما باشد تولای علی

سید هاشم وفایی

امام علی(ع)-ولادت



بر دین رسول حق ولی آمده است

خورشید ولا، نور جلی آمده است

جبریل امین برای دیدار علی

با زمزمۀ علی علی آمده است

سید هاشم وفایی


×××

در فصل شکفتن گل یاد علی

داریم همه چشم به امداد علی

دیوار حرم شکافت یعنی که خدا

در کعبه گرفت جشن میلاد علی

×××

خورشید به دیدنش خجل می آید

شبنم زده روی و منفعل می آید

با کعبۀ گِل بگو که احرام ببند

کز سوی خدا کعبه ی دل می آید

امام علی(ع)-مدح و مناجات



ما باده در پیاله ی عمار می خوریم

پایِ بساط میثم تمار می خوریم

تنها به خرج حیدر کرار می خوریم

خرده نگیر! بر در و دیوار می خوریم

این عُرف شرعی ست، به مقدار می خوریم

مائیم و جرعه های ز پیمانه ریخته

مُشتی خرابِ بر در میخانه ریخته

سلطان طوس باده کریمانه ریخته

با اینکه رعیتیم، چه شاهانه ریخته !

عمریست از خزانه ی دربار می خوریم

ما حرفِ باده را سر منبر کشیده ایم

بر چشم گریه، سرمه ی ساغر کشیده ایم

هر چه کشیده ایم، ز دلبر کشیده ایم

حالا که ما به مالک اشتر کشیده ایم

پس یا علی ! سلامتی یار می خوریم

بر گِرد خم کهنه طواف جنون خوش است

در زیر چوب محتسبان، رقص خون خوش است

در آینه جمال طرب، لاله گون خوش است

جام بلا به امر شریعت، فزون خوش است

فکه بگو که باده سر دار می خوریم

آخر دعای اهل نظر مستجاب شد

آخر جناب شیخ ز مسجد جواب شد

زاهد گریخت، در وطنم انقلاب شد

انگورهای ری همه وقف شراب شد

این جام را به نیت مختار می خوریم

 وحید قاسمی



 آن قول و قرار ازلی را عشق است

دلدادگی لم یزلی را عشق است

از هر چه خوشی ست در دو عالم تنها

مستی ولایت علی را عشق است

وحید قاسمی

امام علی(ع)-مدح و ولادت



کاش در پرتو این ماه بزرگم کنند

زیر نور ولی الله بزرگم بکنند

آمدم خاک قدوم شه لولاک شدم

تاکه با نوکری شاه بزرگم بکنند

این مسیری ست که مردان خدا طی کردند

کاش می شد که در این راه بزرگم بکنند

از بزرگان فقط از شأن علی پرسیدم

خواستم عاقل و آگاه بزرگم بکنند

نیتم شیعه شدن بوده نمی خواسته ام

بی علی باشم و گمراه بزرگم بکنند

از پدر مادر خود خواسته ام پای علی

نوکر و ذاکر و مداح بزرگم بکنند

خاک زیر قدم یار شدن خوشبختی ست

شیعۀ حیدر کرار شدن خوشبختی ست

ساقیا باده ده بوالحسن آمد دنیا

همسر فاطمه آقای من آمد دنیا

مادرش بنت اسد بوده اسد یعنی شیر

شیری از دامن یک شیر زن آمد دنیا

آمده طعم مناجات به لب ها بدهد

یوسفا یوسف شیرین دهن آمد دنیا

صاحب تیغ ولایت اسدالله، علی

کوه ایمان شه شمشیر زن آمد دنیا

مرهبا! تیغ بیانداز بِکَن قبرت را

قاتل تو یل خیبر بِکَن آمد دنیا

هر چه بت بود به یکباره به خود لرزیدند

شاه مردان تبر بت شکن آمد دنیا

عالم عشق پر از نور خداوند شده

فاطمه بنت اسد صاحب فرزند شده

مهدی نظری

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح و ولادت



ساقی رسید پس در میخانه پر شود

باده بریز باده که پیمانه پر شود

جامی بده، حیاتِ دوباره مرا ببخش

جامی که جان ز حضرت جانانه پر شود

آری علی علی همه را مست می کند

در بین شهر نعره ی مستانه پر شود

سنگم بزن به حبّ علی که ملال نیست

لیلای شهر آمد و دیوانه پر شود

اصلاً تمام بال و پرم پیشکش به او

اطراف شمع از پَر پروانه پُر شود

بالم شده است صید نگاه تو یا علی

مثل ریاح عبد سیاه تو یا علی

باید به پای دار تو ما سر بیاوریم

شاید ز کار زلف تو سر در بیاوریم

باید که خاک کوی تو را در سبو کنیم

سوغاتی از دیار تو، ساغر بیاوریم

وقتی که صحبت از نجف و آن مناره هاست

کم مانده ما ز شوق تو پر در بیاوریم

ما را در آسمان نجف تا که پَر دهی

سجده به خاک مقدم قنبر بیاوریم

شأن غلامی تو همان شأن انبیاست

روشن شود چو رو سوی محشر بیاوریم

انگشتری بده، که سلیمان بنا کنی

یا نسخه ای بده که مسیحا دوا کنی

محسن حنیفی

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح و ولادت



به طوف كعبه زنی پاك و  محترم آمد

میان سینه ی او شعله های غم آمد

دخیل بست به دامان صاحب خانه

به سوی ركن یمانی دو سه قدم آمد

صدا زد ای كه مرا میهمان خود كردی

بگیر روی مرا، لحظه كرم آمد

همین كه دل نگران شد خدا اجابت كرد

صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد

قدم نهاد به عرشی ترین مكان و سپس

شكاف سینه ی بیت العتیق هم آمد

میان خانه چه ها شد كسی نمی داند

فقط سلام ملك بود دم به دم آمد

سكوت خلق شكست و پس از گذشت سه روز

زمان جلوه نمایی دلبرم آمد

میان صورت او هر چه نور منجلی است

همین بس است ز مدحش كه نام او علی است

ز داغی لب ساقی خرابمان كردند

میان كوزه چهل شب شرابمان كردند

محك زدند به ناز نگار این دل را

برای ناز كشی انتخابمان كردند

قرار شد كه دم مرگ روی او بینیم

به شوق وصل، همۀ عمر عذابمان كردند

دعا شدیم و سحرها میان نخلستان

به سجده های علی مستجابمان كردند

ابوتراب كرم كرد و بین این همه خلق

مقابل قدم او ترابمان كردند

چو ذره ایم در این وادی و به نام علی

بلند مرتبه چون آفتابمان كردند

همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند

همیشه با كرم خویش آبمان کردند

بداند عالم امكان كه ما علی داریم

چه غم ز فتنۀ ایام تا علی داریم

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح و ولادت



حرف دل است آمده و رد نمی شود

او بوده است پس علی آمد نمی شود

کعبه مکان جلوه ی او باشد و زمان

هرگز به روح جاری او سد نمی شود

صد بار اگر که کعبه شکافد به مقدمش

هرگز ز کار خویش مردد نمی شود

آغوش را برای علی باز کرد و گفت

مولا بیا اگر چه که معبد نمی شود

قرآن بخوان حقیقت قرآن به غیر تو

رحلی به غیر دست محمد نمی شود

ای عقل لقمه قدّ دهانت بگیر، شعر

ادامه نوشته

امام علی(ع)-مدح-جنگ خندق



سرّ توحید احمدی این ست: که علی را فقط خطاب کند

عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند

آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست

شیر حق این چنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند

روح انگار روح تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت

تا که در عرش، عکسِ حیدر را ـ درِ قلعه به دست ـ قاب کند

با دَم یا علی به هر دو دَمش، با هجوم سریع و پشت همش

ذوالفقار برهنه کاری کرد، ملک الموت اعتصاب کند

می‌پری آن طرف سواره، ولی عمرو! آن سوی خندق است علی

جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند

دلت از او شنید و نرم نشد؟ پیش خورشید بود و گرم نشد؟

پس لب ذوالفقار او تنها می‌تواند تو را مجاب کند

فرق او را شکافتی، بشکاف! مُحرِم است او و خواست قبل طواف

در وضویش به رسم عاشق‌ها روی خود را به خون خضاب کند

تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آن چنان زد که حضرت داور

ضربه‌ی روز خندقِ او را، بهترین ضربه انتخاب کند

در میان عرب خبر پیچید، در دلش هر مبارزی فهمید

خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند

همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید

کی شود یک امینیِ دیگر شرح آن ضربه را کتاب کند؟

بیشتر بین عاشقانِ علی، حرف سلمان و مالک است ولی

رقص خرمافروش بر سرِ دار، دل ما را همیشه آب کند

بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر

به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما ساغر شراب کند

قلب ما در لحد که می‌بویند، به رقیب و عتید می‌گویند

بنده‌ی حیدرند بگذارید او بیاید خودش حساب کند

شعرم از برق ذوالفقار رسید، روشن و گرم و بی‌قرار رسید

تا به ذره‌ نگاه یار رسید، می‌رود کار آفتاب کند1

شعر شمعی برای تو که نشد، قد گلدسته‌های تو که نشد 2

شادم اما، مگر شنیده کسی شاعرش را علی جواب کند؟

×××   قاسم صرافان

1- (به ذره گر نظر لطف بوتراب کند / به آسمان رود و کار آفتاب کند)

2-اشاره به زمزمه ساده و خالصانه شمع سازی که مورد عنایت مولا قرار گرفت:

شمع می سازم برایت یا علی / قد این گلدسته هایت یا علی

امام علی(ع)-مدح



 

آن کسی که شراب می‌نوشاند به شما در الست من بودم

اولین باده خور خود ساقی است، اولین مرد مست من بودم

در ازل نور او که شد پیدا، تا صدا زد: که این منم لیلا

اولین عاشقی که پیمان با لب پیمانه بست من بودم

روز خیبر که اهل منسب ها در فرارند پشت مرکبها

آن که لرزاند پشت مرحب ها ذوالفقاری بدست من بودم

لرزه افتاد بر تن خیبر تا زدم داد: این منم حیدر

آن که بر شانه‌های پیغمبر لات و عُزّا شکست من بودم

من علی از علی چه می‌دانی؟ من علی معنی مسلمانی

پادشاهی که کنج ویرانی با گدایان نشست من بودم

شاه عشقم نشسته بر صدرم، شیر احزاب و حیدر بدرم

عالِمی که بلندی قدرم راه دل را نبست من بودم

یک نفر رد شد از دل دریا، دیگری مرده زنده کرد اما

سرو نازی که بین این گل ها  از همه بهترست من بودم

عشق نسلی به نسل با من بود آدم از روز وصل با من بود

عالم از ذات و اصل با من بود تا جهان بود و هست من بودم

 قاسم صرافان

امام علی(ع)-عید غدیر



آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد

این خبر شور به پا کرده ،بزن! کف دارد

آنقدر بوسه به دستش به خدا شیرین است

که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد

دشت هم در قدمش شعر مقفی شده است

آفتاب از هیجان نور مُردف دارد

از همان لحظه که خُم در پی خُم رنگین شد

خبرش رفت به دریا، که به لب کف دارد

در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطری ست

دل من در طلبش شوق مضاعف دارد

خُم و میخانه اسیر لب و پیمانۀ او

هر سبو زمزمه ای بر سر هر رف دارد

بنوازید! بخوانید! زمان مستی ست

این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد

امام علی(ع)-مدح و عید غدیر

امام علی(ع)-مدح و عید غدیر


چو شهر علم نبی گشت در علی بشود

بدا به حال هرآن کس که بر علی بشود

غدیر صحنه ی اوج ولایت است ببین

پیمبر آمده از هر نظر علی بشود

خدا شود به خداوند اگر که یک پله

از این که هست علی بیشتر علی بشود

چه محشری شده برپا به روی بار شتر

حساب کن که نبی ضرب در علی بشود

در این معادله اصلا درست هم این است

خبر رسان که نبی شد خبر علی بشود

نه اینکه نام علی حافظ ابوالبشر است

قرار بود دعای سفر علی بشود

تبر به دست اگر بت شکن شد ابراهیم

نبی ست بت شکن اما تبر علی بشود

چه در غدیر چه در خیبر و چه در محشر

فرار هست فقط یک نفر علی بشود

به غیر فاطمه آن هم نه درتمام جهات

نمی شود که کسی این قدر علی بشود

فقط برای حسین است این فضلیت که:

پدر علی و هرآنچه پسر علی بشود

نه هر جدال که در اوج جنگ کرب و بلا

حسین تر شود عباس تر: علی بشود

چه در زمان نبی و چه در دل محراب

همیشه باعث شق القمر علی بشود

***

برای شنیدن دکلمه این شعر توسط آقای رحیمی اینجا

امام علی(ع)-مدح و عید غدیر



سلطان سریر در غدیر است علی

هم جان رسول و هم وزیر است علی

تنها نه به کائنات مولاست علی

بر خاتم انبیا امیر است علی

***

آیات خدا سینجلی می گویند

اسرا خدا ذکر جلی می گویند

احمد به شعف آید و زهرا به سرور

وقتی شهدا علی علی می گویند

***

هر صبح که با نام تو آغاز شود

در سینه نزول رحمت احراز شود

یا رب تو گواهی که ز یک بسم الله

صد ره به محمد و علی باز شود

امام علی(ع)-مدح و شهادت

امام علی(ع)-مدح و شهادت

 

در حریمت شفا نمی‌خواهم

آتشم زن دوا نمی‌خواهم

لحظه‌ی استجابت روضه

از شما جز شما نمی‌خواهم

خاك پای تو كیمیای من است

جز همین كیمیا نمی‌خواهم

تا اسیر حسین تو هستم

دلی از غم رها نمی‌خواهم

من حسینی و حیدریم ، پس

بی نجف ، كربلا نمی‌خواهم

«مست مست و قلندر استم من

خاك نعلین قنبر استم من»

ابتدا، انتها نداری تو

جز خدا آشنا نداری تو

آیه‌ی اعظم خداوندی

كی، چگونه، كجا نداری تو

همه‌ی سائلان تو شاهند

سائل بینوا نداری تو

فرش این خانه بال جبریل است

قالی نخ‌نما نداری تو

با سرت عرش شكسته ولی

روضه‌ی «بوریا» نداری تو

«شب اسیر سپیده‌ی سحرت»

عالمی مات جلوه‌ی پسرت   

آمدم تا در این شب آخر

مثل این كاسه‌های پشت در

مرحمی آورم برای سرت

گرچه این را نمی‌كنم باور

كه دوایی برای این سر نیست

كه سر تو نمی‌شود بهتر

كه امید یتیم‌ها امشب

می‌رود پیش حضرت مادر

كه در این شهر بی‌لیاقت‌ها

نیمه شب دفن می‌شود حیدر

شب، غریبی، تلاطم دریا

شب، مدینه، نجف، غم زهرا

اسم مادر رسید و غوغا شد

گره از كار بسته‌ام وا شد

اسم مادر دوباره معجزه كرد

نفس ‌آلوده‌ای مسیحا شد

باید امشب به روضه برگردم:

بی تو حیدر عجیب تنها شد

قدرِ شب‌های قدر! بعد از تو

خانه، قبری برای مولا شد

امشب آغاز بهتری دارد

شب وصل علی و زهرا شد

غم اگر رنگ مادری دارد

گریه هم بوی بهتری دارد

مدد گرفتیم

هر جا ز علی(ع) مدد گرفتیم

خیریت بی عدد گرفتیم

هرجا پی غیر او پریدیم

خیری ز عروجمان ندیدیم

هر جا به علی(ع) امید بستیم

از مهلکه های راه رستیم

هر جا که امیدمان جز او بود

چون آب مضاف بر وضو بود

هر جا که علی(ع) نگاهمان کرد

سر زنده و رو به راهمان کرد

مخفی خود از آن نگاه کردیم

تا سر به دل گناه کردیم

هر جا ز علی(ع) سوال کردیم

از نفس سوال حال کردیم

هر جا که علی(ع) جوابمان داد

از دست خودش شرابمان داد

هر جا که علی(ع) به ما نظر کرد

شیطان ز فریب ما حذر کرد

ما لیک ورا رها نکردیم

یک عمر جز ادعا نکردیم

هر جا ز علی(ع) طلب نمودیم

باب دگری به او گشودیم

فی الجمله علی جوابمان داد

خیریت بی حسابمان داد

ما چون به علی(ع) امیدواریم

از مرگ غمی به دل نداریم

هرکس به علی(ع) امیدوار است

بر شانه ابرها سوار است

هر کس پی جز علی(ع) قدم زد

بد عاقبتی به خود رقم زد

ما عبد ولایت علی(ع) ایم

سرخوش ز عنایت علی(ع) ایم

ما ریزه خوران خان اوییم

دیری است که میهمان اوییم

جز آنچه علی(ع) دهد نپوشیم

جز آنچه علی(ع) دهد ننوشیم

پرداخته خرج خانه مان را

داده همه آب و دانه مان را

یک عمر به ما هر آنچه شد داد

ما را به خودش نمود معتاد

معتاد به دانه علی(ع) ایم

مستاُجر خانه علی(ع) ایم

ما کفتر جلد بام اوئیم

ماُوا به جز از نجف نجوئیم...

                           

شاعر؟؟؟

امام علی(ع)-مدح و ولادت



خدا در کعبه مهمان دارد امشب

حرم در سینه قرآن دارد امشب

زمین خورشیدِ تابان دارد امشب

محمد یک جهان جان دارد امشب

درون بیت جانان دارد امشب

فلک اسرار پنهان دارد امشب

نوشته بر در و دیوار کعبه

که امشب بخت گشته یار کعبه

الا عیدت مبارک باد کعبه

خدا امشب امامت داد کعبه

علی در تو قدم بنهاد کعبه

تولد یافت عدل و داد کعبه

مبارک باد این میلاد کعبه

چه شوری در وجود افتاد کعبه

بتان هم با علی گفتند امشب

سخن ها با علی گفتند امشب

خداوند حرم را مظهر است این

محمد را چو جان در پیکر است این

تمام هستی پیغمبر است این

زمین و آسمان را محور است این

یم و طوفان و موج و لنگراست این

چگویم حیدر است این حیدر است این

تمام افتخار کعبه این است

خدا گفته امیر المؤمنین است

مه برج اسد امشب اسد زاد

اسد آری اسد بنت اسد زاد

ازل را جلوۀ حسن ابد زاد

جمال قل هو الله احد زاد

بگو مرآت الله الصمد زاد

خدارا چشم وگوش و وجه و ید زاد

رخ صاحب حرم تا شد هویدا

حرم گمگشته اش را کرد پیدا

جهان یک سایه از دیوار مولاست

زمان هم مست و هم هشیار مولاست

فضا لبریز از انوار مولاست

حرم محو گل رخسار مولاست

خدا در کعبه مهماندار مولاست

محمد عاشق دیدار مولاست

که دیده بزم الله الصمد را

خدا و حیدر و بنت اسد را  

مرا مولا و سرور کیست حیدر

دل و دلدار و دلبر کیست حیدر

امیر داد گستر کیست حیدر

امام عدل پرور کیست حیدر

خدا در کعبه مهماندار مولاست

محمد عاشق دیدار مولاست

علی مرآت رب العالمین است

علی استاد جبریل امین است

علی سرّ خداوند مبین است

علی آئینه ی حق الیقین است

علی مولای اصحاب یمین است

علی کلِّ ولایت کلِ دین است

همین است و همین است و جز این نیست

کسی جز او امیرالمؤمنین نیست

علی ذکر و علی حمد و علی دم

علی بیت و مقام و رکن و زمزم

علی یعنی صراط الله اعظم

علی یعنی کتاب الله محکم

علی یعنی تمام دین آدم

علی یعنی امام کلّ عالم

علی در عالم خلقت یکی بود

محمد هم به مهرش متکی بود

تو در جسم نبی جانی علی جان

تو اصل اصل ایمانی علی جان

تو روحِ روح قرآنی علی جان

تو نوح نوح طوفانی علی جان

تو میزانی تو فرقانی علی جان

تو روز حشر سلطانی علی جان

لوای حمد در دست تو با شد

تمام حشر پابست تو باشد

تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی

تو دَر از قلعِۀ خیبر گرفتی

تو از عمر دلاور سر گرفتی

تو چون جان، مرگ را در بر گرفتی

تو از ختم رسل کوثر گرفتی

تو دل از انبیا یکسر گرفتی

تو قاتل را ز رأفت شیر دادی

تو خصم خویش را شمشیر دادی

تو روی خاک معراج نمازی

تو بال طایر راز و نیازی

تو دردئ عالمی را چاره سازی

تو وقت جانفشانی پیشتازی

تو دل بشکستگان را دلنوازی

تو بین انبیاء نشکفته رازی

اگر چه با خلایق زیستی تو

خدا می داند و بس کیستی تو

به جز تو کیست با آن اقتدارش

زند وصله به کفش وصله دارش

فلک حیران چشم اشکبارش

ملک مبهوت برق ذوالفقارش

شود خورشید گردون خاکسارش

کند اشک یتیمی بیقرارش

فدای لطف و احسانت علی جان

که میثم شد ثنا خوانت علی جان

امام علی(ع)-مدح و ولادت


 

هر صفا با علی صفا دارد

هر كسی با علی خدا دارد

روی قلب ستاره بنویسید

مثل آقای ما كجا دارد

چه كسی جز امام اول ما

پسرش شهر كربلا دارد

وقت معراج جز علی چه كسی

جا به دوش فرشته ها دارد

یا كدامین بزرگ در دنیا

دور خود اینقدر گدا دارد

عشق اگر عشق هم بُوَد تنهاست

با ولای علی بها دارد

آیت والی الولی مددی

صده و ده بار یا علی مددی

صاحب رودخانه ی كوثر

دست پرورده اش بُوَد بوذر

آن امامی كه در زمان نماز

می دهت در ركوع انگشتر

آن كه در لابلای جنگ اُحُد

با نود زخم می كند محشر

آن بزرگی كه كار كوچك او

كندن چهار چوبه ی خیبر

آن جوانی كه عَبُدوَدها را

با یكی ضربه می كند بی سر

ذكر هر پهلوان به میدان ها

اسد ا... یا علی حیدر

دافع سیئاتمان حیدر

عجّلوا بالصلاتمان حیدر

كاش می شد خطابمان بكند

با نگاهی شرابمان بكند  

كاش می شد ابوتراب جهان

زیر پایش ترابمان بكند

تو دعا كند نیاد آن روزی

كه بخواهد جوابمان بكند

ما گناه كبیره ایم آقا

كاش آقا صوابمان بكند

ما گروه دعای نامقبول

باید او مستجابمان بكند

كاش می شد كه خون ما ریزد

در ره عشق آبمان بكند

یا علی یا مسبب الاسباب

ما رعیت فقط شما ارباب

ای وجود تو بركت عالم

ای منا ای صفا و ای زمزم

افتخار عشیره ی حوّا

ایلیای قبیله ی آدم

ذكر نام تو را خدای وَدود

می نویسد به حلقه ی خاتم

بر بلند ستیغ عاشورا

زده عباستان فقط پرچم

كاش می شد مرا نگهداری

مثل مقداد و قنبر و میثم

عارفم یا علی مدد گویم

ذكرتان تا الی الابد گویم

علی زمانیان

×××

از وبلاگ من غلام قمرم