اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد

به جسم مرده شعرم خیال برگردد

بدون تو من ازین ماه برنمیگردم

اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد

نگاه می کنی و آفتاب حیران است

به سمت غرب و یا که شمال برگردد

به ساحتی که تویی آسمان چه می فهمد

کسی به پای بیاید به بال برگردد

اگر مکبر ما هم قد قیامت نیست

به خال خویش بفرما بلال برگردد

الهی این قد و بالا بلندتر نشود

قلم الهی ازین سطر لال برگردد

که از جوار تن جاری تو حضرت کوه

رشید و سخت بیاید هلال برگردد

و عقل کل به جز این پاسخی نمی یابد

که از جوار تو با صد سوال برگردد

ازین به بعد در این شعر تو خدا هستی

و امر کن گذر ماه و سال برگردد

ببینم او که مرا شاعر آفریده تویی

کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی

بگو بلا بنویسند، ها که می خواهیم

تمام دهر نخواهند ما که می خواهیم

و چشم های تو جنات تحت الانهار

و چند تایی ازین آیه ها که می خواهیم

نه دعبلیم که در حشر با شما باشیم

برای لخت نماندن عبا که می خواهیم

تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد

ببین بهشت تو را نیز با که می خواهیم

و دفن کرده مرا زیر روضه های شما

...تو زیر پای پدر من به زیر پای شما

 هادی جانفدا