امام علی(ع)-مدح

 

 

ما فاطمیان اهل خرابات بهشتیم

خاكیم ولى از خاك نجف روضه سرشتیم

گاهى شجر طیّبه گاهى شجر طور

گه اهل بهشتیم و گهى باغ بهشتیم

ما مزرعه ی گریه ی شب هاى على‏ایم

او آب به ما داد و كنون حاصل كشتیم

در عمر كم خویش فقط اشك فشاندیم

یعنى كه در این بادیه جز نور نگشتیم

بر ما حرجى نیست اگر باده كشیدیم

آن را كه در این مدرسه گفتند نوشتیم

امام رضا(ع)-ولادت

 


یک روز، صبح زود، ازل بود یا ابد

فرقی نمی کند، سر این راه نا بلد

پا کردم عقل را و بسی راه، دور شد

نزدیک بود گم کندم کفش بی خرد

یک روز، صبح زود رسیدم که : اَلسلام

یک روز، صبح، جای صنم گفتم : الصمد

عیسی که نیستی پدر تو امام بود

این بار چندم است که گهواره حرف زد؟

ای آب نونهال که یک قطره ی شما

کافیست در شکستن اندام پیر سد

تو آن ستاره ای که تمام منجمان

حتی نکرده اند شبی هم تو را رصد

نام تو چیست؟ کودک موسی؟ نه؟ گــُل ؟ نه ؟ سیب؟

جایت کجاست؟ باغچه ؟ گهواره ؟ یا سبد؟

دریا کنار مرقد تو موج می زند

ماهی و پادشاهی تو حکم جزر و مـَدّ

از یک شروع می شوی و هفت مرتبه

در جلوه می روی بشوی هشتمین عدد

هر کس که می دهد به تو از دور یک سلام

وقت جواب، مضربی از هشت می شود

اینجا فقط توئی و توئی این "توئی " چه خوب!

آنجا منم، منم، منم و این "منم " چه بد!

من قصد کرده ام بروم مشهد الرضا

من قصد کرده ام بروم یا علی مدد

امیرالمومنین(ع)-مظلومیت

 


تو را در سورۀ توحید دیدم

فراز قلۀ تجرید دیدم

عرق بر چهره غلطان بیل در دست

میان تابش خورشید دیدم

تو سجده کردی و صدها ملک را

به حال سجده در تقلید دیدم

پس از تو سر نهادم در دل چاه

صدایت را که می نالید دیدم

تو را در خانۀ خاکسترینت

به شهر خویش در تبعید دیدم

فقط هنگام دفن جسم نیلی

تو را در بوتۀ تردید دیدم

امام زمان(عج)-ولادت

 


این جشن ها برای من آقا نمی شود

با این چراغها شب من پا نمی شود

من بیشتر برای خودم گریه می منم

این جشن ها برای تو بر پا نمی شود

خورشیدی و نگاه مرا می کنی سفید

می خواستم ببینمت اما نمی شود

شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا

وقتی که کور شد گرهی، وا نمی شود

این زندگی بدون تو تلخ است مثل زهر

با زهر ما، آب گوارا نمی شود

آقا! جسارت است ولی زودتر بیا

این کارها به صبر و مدارا نمی شود

باور مکن تو را به هوای تو خواستم

با این قدی که پیش شما تا نمی شود