مدح امیر المومنین(ع)-عید غدیر

مدح امیر المومنین(ع)-عید غدیر


صاحب این دل شیدا مهدی است

ولی نعمت عظما مهدی است

در مسیری كه به سوی حق است

مقصد قافله ها تا مهدی است

ذكر اعظم كه مراجع دارند

بهترین وقت سحر یا مهدی است

آخرین ساقی صهبای غدیر

پسر حضرت زهرا مهدی است

به خدا عید غدیر هرسال

موقع بیعت ما با مهدی است

دست مردانه به دستش بدهیم

سر به فرمان مطاعش بنهیم

***

حق زما دیده ی بینا خواهد

دلی از شرك مبرا خواهد

تا كه افزوده شود حب علی

در حریم دل ما جا خواهد

شیعه ی ناب زخود می پرسد

از تو ای شیعه چه زهرا خواهد

این ولایت كه تو در دل داری

آنچنان هست كه مولا خواهد؟

شیعه با حرف و سخن شیعه نشد

حق زما توشه تقوا خواهد

در عمل در سخن و گفت و شنود

مرضی خاطر او باید بود

***

علی آن صاحب تیغ دو سر است

علی آن كه زهمه مردتر است

لیله القدر اگر زهرا بود

مرتضی صاحب فیض سحر است

جبرئیل است سخن می گوید

از همه شیر خداوند سر است

انبیا دور سرش می گردند

كه علی قبله ی اهل نظر است

به روی دست گرفتش احمد

گفت این عشق من و تاج سر است

بی علی سوی خدا راهی نیست

مظهر كامل اللهی نیست

***

ای مسلمان دیار سلمان

ای محبان تبار سلمان

خوب گر دیده ی خود وا بكنید

دل سپارید به كار سلمان

دل و جان بر كف حیدر دادن

بوده خود دار و ندار سلمان

صلواتی كه رود تا به نجف

بنمایید نثار سلمان

صاحب ده درجه ایمان است

فیض منّاست شعار سلمان

آبروی همه ی ما او بود

محرم حضرت زهرا او بود

***

همه خوردیم می از جام علی

بهره بردیم زاكرام علی

این كه ما عاشق زینب هستیم

بوده از خوبی اقدام علی

اسم ما برده و كرده است دعا

خرج ما شد سحر و شام علی

به خدا هر گره را بگشاید

گفتن مرتبه ای نام علی

كاش تا عاقبت ما گردد

غرق خون، مثل سرانجام علی

یا امین الله اعظم حیدر

ساقی اشك محرم حیدر

مدح امیر المومنین(ع)-عید غدیر

جواد حیدری

صاحب این دل شیدا مهدی است

ولی نعمت عظما مهدی است

در مسیری كه به سوی حق است

مقصد قافله ها تا مهدی است

ذكر اعظم كه مراجع دارند

بهترین وقت سحر یا مهدی است

آخرین ساقی صهبای غدیر

پسر حضرت زهرا مهدی است

به خدا عید غدیر هرسال

موقع بیعت ما با مهدی است

دست مردانه به دستش بدهیم

سر به فرمان مطاعش بنهیم

***

حق زما دیده ی بینا خواهد

دلی از شرك مبرا خواهد

تا كه افزوده شود حب علی

در حریم دل ما جا خواهد

شیعه ی ناب زخود می پرسد

از تو ای شیعه چه زهرا خواهد

این ولایت كه تو در دل داری

آنچنان هست كه مولا خواهد؟

شیعه با حرف و سخن شیعه نشد

حق زما توشه تقوا خواهد

در عمل در سخن و گفت و شنود

مرضی خاطر او باید بود

***

علی آن صاحب تیغ دو سر است

علی آن كه زهمه مردتر است

لیله القدر اگر زهرا بود

مرتضی صاحب فیض سحر است

جبرئیل است سخن می گوید

از همه شیر خداوند سر است

انبیا دور سرش می گردند

كه علی قبله ی اهل نظر است

به روی دست گرفتش احمد

گفت این عشق من و تاج سر است

بی علی سوی خدا راهی نیست

مظهر كامل اللهی نیست

***

ای مسلمان دیار سلمان

ای محبان تبار سلمان

خوب گر دیده ی خود وا بكنید

دل سپارید به كار سلمان

دل و جان بر كف حیدر دادن

بوده خود دار و ندار سلمان

صلواتی كه رود تا به نجف

بنمایید نثار سلمان

صاحب ده درجه ایمان است

فیض منّاست شعار سلمان

آبروی همه ی ما او بود

محرم حضرت زهرا او بود

***

همه خوردیم می از جام علی

بهره بردیم زاكرام علی

این كه ما عاشق زینب هستیم

بوده از خوبی اقدام علی

اسم ما برده و كرده است دعا

خرج ما شد سحر و شام علی

به خدا هر گره را بگشاید

گفتن مرتبه ای نام علی

كاش تا عاقبت ما گردد

غرق خون، مثل سرانجام علی

یا امین الله اعظم حیدر

ساقی اشك محرم حیدر

عید غدیر


 

تا ملائک همگی دور علی چرخیدند

حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند

حاجیانی که همگی منتظر حق بودند

در بر احمد مختار علی را دیدند

با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت

چون که از برکت حیدر همه را بخشیدند

مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم

اختران را طرف عرش خدا پاشیدند

تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی

دست او را همه ی آینه ها بوسیدند

آسمان ها همگی خم شده و مثل زمین

روی خود را به کف پای علی ساییدند

زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند

کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند

یا علی بود که از عرش خدا می بارید

نور مولا به سر ثانیه ها می بارید

عاشقان تو علی دل که به دریا بزنند

این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند

بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده

مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند

عده ای که رخ ایوان شما را دیدند

قید دیدار جنان حین تماشا بزنند

قصد کردند ملائک همه در عید غدیر

پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند

امر و دستور خدا بوده که باید عالم

بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند

کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی

تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند

مردمانی که به دنبال خدا می گردند

باید آقا که در بیت شما را بزنند

از غدیر تو به معراج رسیدیم علی

کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی  

تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود

چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود

هر کسی دیده تو را لحظه شمشیر زدن

تا ابد شیفته درس شهامت بشود

در مقام تو همین بس که در این راه دراز

حضرت فاطمه حامی ولایت بشود

عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا

بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود

مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست

باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود

نوکری تو مدالی ست که زهرا داده

آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود

همه حرف من این است شب عید غدیر

دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود

به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد

زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد

من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم

بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم

من بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم

تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم

تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز

روزی نوکری از دست شما می خواهم

دامنت را دمی از دست من آقا نکشی

بهر شالم نخی از کنج عبا می خواهم

التماست بکنم می کنی آقا نظری

چادر سوخته فاطمه را می خواهم

یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود

کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم

روزیم را شب عید است کمی اشک بده

راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده

امام علی(ع)-عید غدیر



آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد

این خبر شور به پا کرده ،بزن! کف دارد

آنقدر بوسه به دستش به خدا شیرین است

که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد

دشت هم در قدمش شعر مقفی شده است

آفتاب از هیجان نور مُردف دارد

از همان لحظه که خُم در پی خُم رنگین شد

خبرش رفت به دریا، که به لب کف دارد

در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطری ست

دل من در طلبش شوق مضاعف دارد

خُم و میخانه اسیر لب و پیمانۀ او

هر سبو زمزمه ای بر سر هر رف دارد

بنوازید! بخوانید! زمان مستی ست

این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد