منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم
منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم
دلم گرفت، از این روزهای خاموشم
فراغتی که فراق تو را زپی دارد
هزار مرتبه سنگینتر است بر دوشم
بهار می رسد از راه آن زمانی که
رسد ز کعبه انالمهدی تو بر گوشم
سیاهی دلم از تو اگرچه دورم کرد
میان روضه ولی با تو زود می جوشم
بدون روضه ببین دست های سینه زنم
گرفته زانوی غم را میان آغوشم
هزار شکر که تا چند سال عیدم را
برای مادرت از ابتدا سیه پوشم
بقیع، گریه کن روضه های مادر توست
کنار تربت زهرا مکن فراموشم
***محمد علی بیابانی***
+ نوشته شده در شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 17:50 توسط ذاکر اهل بیت
|
با سلام و عرض ادب این وبلاگ جهت گردآوری و تهیه بانک اشعار مذهبی در فضای مجازی می باشد لذا از کلیه شاعران محترم که اشعارشان در این وبلاگ می باشد و نامشان درج نشده است تقاضا داریم جهت ساماندهی و درج نامشان به ما اطلاع دهند.