امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه-نوروز



آن چنان داغ تو بر روی دلم سنگین است

که بهار فرجت حسرت فروردین است

محض امسال نه... این غصه ی چندین قرن است

قصّه ی درد فراق تو غمی دیرین است

سال ها در پس آه دل ما می گذرند

پشت ایّام بدون تو بسی نفرین است

لحظه ی ناب شکوفا شدنم در روضه است

هر کجا حرف بهار است بهارم این است

اشک، چون باده ی نابی ست که سرمستی آن

با وجود همه ی شوری آن شیرین است

بر خلاف همه امسال لباسم... قلبم...

با سیاهی غم فاطمیه رنگین است

وه چه سالی شود امسال که از آغازش

نایم از نغمه ی یا فاطمه آهنگین است

***

باغبان! دور کن از حائل در یاسَت را

غنچه ات در خطر حمله ی یک گلچین است


مام زمان(عج)-مناجات فاطمیه-نوروز



اگر که درد می کشیم به یار بی توجّه ایم

به نسخه ی خداییِ نگار بی توجّه ایم

به عشق یار دست از گناه خود نمی کشیم

به شیوه ی درستِ انتظار بی توجّه ایم

کنار جاده با دل شکسته ایستاده ایم

ولی به حرف های آن سوار بی توجّه ایم

اگر هنوز شاخه ی دلم ثمر نمی دهد

به برکت زمین و کشت و کار بی توجّه ایم

اگر خزان گرفته روزهای سرد انتظار

به معنی حقیقی بهار بی توجّه ایم

هزار بار خواندی و هزار بار گفتی و

و ما هزارها هزار بار بی توجّه ایم

گره به کارمان اگر که خورده علت این بُود

به دست های مردم ندار بی توجّه ایم

زیاد روی توبه های ما حساب وا نکن

که ما به قول و وعده و قرار بی توجّه ایم

فقط به شوق کعبه ی رخ تو بوده است اگر

به زخم ها و طعنه های یار بی توجّه ایم

به فکر شال مشکی و عزای مادر توایم

به جنب و جوش عید و نوبهار بی توجّه ایم

غروب فاطمیّه را نمی دهم به صبح عید

گمان مکن به روضه های یار بی توجّه ایم


امام زمان(عج)-مناجات-نوروز



چشمم پر از نم می شود وقتی نباشی

سهم دلم غم می شود وقتی نباشی

سال نو دارد می رسد امّا برایم

مثل جهنّم می شود وقتی نباشی


این عیدها بی زهد و تقوا ذرّه ذرّه

از عمرمان کم می شود وقتی نباشی

در آسمان دیده ی چشم انتظاران

ظلمت فراهم می شود وقتی نباشی

تبریک های عیدمان هم مثل هر سال

با اشک توام می شود وقتی نباشی

گفتی که آدم باش رفتم فکر کردم

کِی نوکر آدم می شود وقتی نباشی

در شهر ما این روزها بیش از گذشته

اوضاع دَرهَم می شود وقتی نباشی

تا لحظه های اِنتقامت فاطمیّه

مثل محرّم می شود وقتی نباشی

ای کعبه ی من، کربلای من شب و روز

دلتنگ پرچم می شود وقتی نباشی

ای کاش روزی با شما با اهل فامیل

پابوس آن شش گوشه باشم سال تحویل

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه-نوروز




اگر که درد می کشیم به یار بی توجّه ایم

به نسخه ی خداییِ نگار بی توجّه ایم

به عشق یار دست از گناه خود نمی کشیم

به شیوه ی درست انتظار بی توجّه ایم

کنار جاده با دل شکسته ایستاده ایم

ولی به حرف های آن سوار بی توجّه ایم

اگر هنوز شاخه ی دلم ثمر نمی دهد

به برکت زمین و کشت و کار بی توجّه ایم

اگر خزان گرفته روزهای سرد انتظار

به معنی حقیقی بهار بی توجّه ایم

هزار بار خواندی و هزار بار گفتی و

و ما هزارها هزار بار بی توجّه ایم

گره به کارمان اگر که خورده علت این بُود

به دست های مردم ندار بی توجّه ایم

زیاد روی توبه های ما حساب وا نکن

که ما به قول و وعده و قرار بی توجّه ایم

برای وصف یار باید از همه گذشت و محض یار

هنوز ما به قبله مهزیار بی توجّه ایم

فقط به شوق کعبه ی رخ تو بوده است اگر

به زخم ها و طعنه های یار بی توجّه ایم

به فکر شال مشکی و عزای مادر توایم

به جنب و جوش عید و نوبهار بی توجّه ایم

غروب فاطمیّه را نمی دهم به صبح عید

گمان مکن به روضه های یار بی توجّه ایم


جواد پرچمی

دفاع مقدس-مفقود الاثر-نوروز




سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد

گیسوی مادر از غم بابا سپید شد

امروز هم نیامد و غم خانه را گرفت

امروز هم دو مرتبه باران شدید شد

مادر کنار سفره کمی بغض کرد و گفت:

امسال هم بدون تو سالی جدید شد

ده سال تیر و آذر و اسفند... و خون دل

تا فاو و فکه رفت... ولی نا امید شد

ده سال گریه های مرا دید و بغض کرد

حرفی نزد، نگفت چرا ناپدید شد

ده سال رنگ پنجره های اتاق من

هم رنگ چشم های سیاه سعید شد

بعد از گذشت این همه دلواپسی و رنج

مادر نگفته بود که بابا شهید شد

دفاع مقدس-شهدای گمنام-نوروز



عید است و گریه ی همه پیچیده در هواست

می آیی و بهار تو بر روی شانه هاست

آورده اند زمزمه ات را پرنده ها

مثل همیشه شهر پر از بانگ ربّناست

خاکسترت به سفره ی نوروز می رسد

بوی تو هفت سین تمام محله هاست

صبحت به خیر! زاده ی باران! خوش آمدی

اسم تو...نه! دیار تو، سرچشمه ات کجاست؟

سهم کدام مادر؟ عضو کدام تن

ای استخوان، حساب تو از جسم ها جداست

آیا شبی که از مه رگبار رد شدی

طوفان به احترام تو از جای برنخاست؟

ای بر لب تو مهر دل افروز یا حسین!

خاکستری و روح تو در کربلا رهاست

برگشته ای سبک تر از این بار سخت چیست

بالا اگر نمی روی از دست های ماست


امام زمان(عج)-مناجات-نوروز

ای احسن الاحوالِ جان؛ معنای تحویل

ای آیه‌های اشک را تعبیر، تأویل

افتاده جسم سفره‌مان، بی‌روح بر خاک

ای هفت سینِ سفره‌ها، تعجیل تعجیل


امام زمان(عج)-مناجات-نوروز

امام زمان(عج)-مناجات-نوروز


نشاط عید هم از دوریت غم انگیز است

بیا اگر تو نباشی بهار پائیز است

چگونه خنده کند آن که در فراق رُخت

همیشه کاسۀ چشمش ز اشک لبریز است

به رونمای جمالت چه آورم با خود

که جان هر دو جهان در بهاش ناچیز است

سحرگهان که تو را می زنم صدا، مهدی!

ز نُکهَت نفسم صبح عطر آمیز است

لبی که وصف تو گوید چو صبح خندان ست

دلی که یاد تو باشد چو گل سحرخیز است

چگونه کوه گناهم ز پا در اندازد

مرا که رشتۀ مهر تو دست آویز است

خط امان من از فیض دست بوسی توست

چه بیم دارم اگر تیغ آسمان تیز است

جحیم با تو بهشت گل است «میثم» را

بهشت اگر تو نباشی ملال انگیز است


امام زمان(عج)-مناجات-نوروز



گویند  عید  آمده ...  ایام خرم  است

بلبل فراز  شاخه ی گل در ترنم است

گویند نغمه های قناری سرور زاست

شادی ز راه آمده در  کوچ ماتم است

گویند کام نسترن از شهد گشته پر

گویند جام لاله مصفا به شبنم  است

گل گفت و سبزه گفت و صبا گفت و باغ گفت

بی باغبان بهشت زمین را صفا  کم  است

وقتی که یار نیست چه هنگام خرمی است

وقتی بهار نیست چه جای تبسم  است ؟

راه تو هست و یاد تو و یادگار تو

اما تو نیستی و دلم خانه ی غم است

آه ای بشیر صبح! بهار آفرین  امام !

نوروز بی حضور تو بر ما محرم است

امام زمان(عج)-مناجات-نوروز


 

دوباره بی تو دارد این جهان جدید می شود

 زمین پر از گل و شکوفه ی سپید می شود

 تو آیه آیه کوثر زلال آفرینشی

 جهان بدون روی تو چگونه عید می شود؟!

 بدون جلوه ی رخ تو ماه در نحوست است

 هلال ماه با نگاه تو سعید می شود

 زمان اسیر دوری حضور تو الی الابد

 و مبتلای داغ، مدّتی مدید می شود

 غبارها گرفته اند آسمان تشنه را

 که ماه پشت این غبار ناپدید می شود

 و داغ دوری تو عادتی برای ما شده ست

 که رنج نسل های خسته "مِن مَزید" می شود

 مراد عالمی ست آن نگاه مهربان تو

 عزیز مصر زیر دست تو مرید می شود

 تمام انبیا نقاب دار لشکر تواند

 مسیح نیز در رکاب تو شهید می شود

 مسیح شیعه ی شهید خال بر لب تو است

 که پیش روی مادر تو رو سفید می شود

 به کاف و ها و یا و عین و صاد می خورم قسم

 که نام تو برای قفل ها کلید می شود

 ولی هنوز در تعجّبم که سال بی رمق

 چگونه می رسد ز راه و هی جدید می شود

 زمین چگونه می کند لباس تازه بر تنش

 جهان بدون روی تو چگونه عید می شود

علی کفشگر

حضرت زهرا(س)-مناجات فاطمیه-نوروز




در دو عالم جلال ما زهراست

رمز تغییر حال ما زهراست

عید با فاطمیه می آید

ذکر تحویل سال ما زهراست

حضرت زهرا(س)-مناجات فاطمیه-نوروز


  

در صحن دل شیعه دوباره غوغاست

آوای دل اهــل ولا یـا زهراست

نوروز بــرای ما نــدارد معنـا

وقتی که عزای فاطمیه بر پاست

امام زمان(عج)-مناجات-نوروز



در آرزوی وصل خزان شد بهار ما

ای وای ما و این دل امیدوار ما

یاران امید یاری از او می برند و نیست

حرفی دگر ز یار دگر در دیار ما

دوران غیبت است بسی سخت تر بر او

هرچند سخت می گذرد روزگار ما

او وعده داده است که در جمعه می رسد

این جمعه هم گذشت و نیامد نگار ما

ما از گنه به کار ظهورش گره زدیم

با آنکه او گشود گره ها ز کار ما

گاهی اگر دعای فرج کارگر فتاد

شد مانع فرج، گنه بی شمار ما

بس شب گذشت و صبح برآمد ولی خدا

کی می رسد به روز، شب انتظار ما

بر روی آن نوشته که یابن الحسن بیا

هر لاله ای که می دمد از لاله زار ما

دارد نوای نغمه ی عجّل علی ظهور

آهی که خیزد از جگر داغدار ما

باشد اثر کند به دل مهر پرورش

اشکی که می چکد ز غمش بر عذار ما


امام زمان(عج)-مناجات-نوروز


تو نیستی و عید، ببخشید! عزای ما

اصلا صفا ندارد عزیزم برای ما

تو نیستی و خنده فراموشمان شده

برعکس بی تو آنقدر این اشک های ما …

با ما که نیست ورنه همش گریه می کنیم


این شهر بسته است کمی دست و پای ما

حالا نمی شود که بیایی و با خودت

چیزی بیاوری شب عیدی برای ما

چیزی شبیه مرهمی از جنس عاشقی

چیزی شبیه تذکره ی کربلای ما

امام حسین(ع)-مناجاتی-نوروز

امام حسین(ع)-مناجاتی-نوروز


"سائل" و "سینه زنی"، "سیب"، "سحر" ، "سوره ی فجر"

"سوز دل" بهر عزای تو دمادم داریم

 هفت سین کرمت جور ، همیشه آقا

 ما فقط یک " سفر کرب و بلا " کم داریم